امروز:
دعای فرج:
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً.

و اگر [در راه جهاد] بمیرید یا کشته شوید، به یقین به سوی خدا گرد آورده خواهید شد. پس به [برکتِ ]رحمت الهی، با آنان نرم خو [و پر مهر] شدی. اگر تندخو و سخت دل بودی، همانا از پیرامون تو پراکنده می شدند. پس، از آنان درگذر و برایشان آمرزش بخواه و در کار[ها] با آنان مشورت کن و چون تصمیم گرفتی، بر خدا توکل کن؛ زیرا خداوند توکل کنندگان را دوست دارد. (آل عمران: 158و159)

کسی که به خدا یقین و اطمینان راستین داشته باشد، امور خویش را به او واگذار می کند و توکل، ناشی از نیرومندی یقین است.1 پیامبران کسانی اند که خداوند یقین را به آنان ارزانی داشته است2 و کسی که یقین دارد، به حقانیت خدا، راستی مرگ، رستاخیز و دوزخ و بهشت اطمینان دارد. بنابراین، می داند که تنها خدا امور را سامان می دهد و بدون ترس از مرگ، در برابر دشمنان می غرد و می خروشد.


دسته:

تاریخ : [ 1395/6/13 ] [ 23:24 ] | نویسنده : [رسول گلی زاده ]


ای پیامبر! مؤمنان را به جهاد برانگیز. اگر از میان شما بیست تن شکیبا باشند، بر دویست تن چیره می شوند و اگر از شما یک صد تن باشند، بر هزار تن از کافران پیروز می گردند؛ زیرا آنان قومی اند که نمی فهمند. (انفال: 65)

میدان جنگ، از مهم ترین عرصه های صبر است. اگر رزمندگان سختی ها را به جان بخرند و شکیبایی ورزند، سرانجام طعم شیرین پیروزی را خواهند چشید. پیروزی در نبرد، به ابزار جنگی بستگی ندارد. آنچه می تواند امکانات نظامی دشمن را از کار بیندازد، امور معنوی است. پیامبر خدا همواره می فرمود:

همانا پیروزی با صبر همراه است و گشایش با گرفتاری. را راستی که با هر دشواری، آسانی است.1

پروردگار یکتا در قرآن کریم، بارها مسلمانان را به صبر سفارش می کند و به اثرگذاری این عنصر در فتوحات پیش از اسلام، اشاره دارد. نبرد طالوت با جالوت، یکی از داستان های مهم قرآنی است. هنگامی که بخشی از سپاه یکتاپرست، فزونی سپاه جالوت را دیدند، به خود لرزیدند و ترس بر آنان چیره گشت. گروهی از مؤمنان به آنان گفتند:


دسته:

تاریخ : [ 1395/6/12 ] [ 23:23 ] | نویسنده : [رسول گلی زاده ]


دلیری و بی باکی پیامبر اسلام برای دوستان و دشمنان ایشان آشکار است. تلاش سیزده ساله پیامبر و تبلیغ دین جدید خود هنگام نبرد، نشان دهنده شهامتی والاست. همه مسلمانان صدر اسلام از شجاعت آن بزرگوار یاد کرده اند. انس بن مالک، یکی از یاران پیامبر اعظم صلی الله علیه و آلهمی گوید: «پیامبر خدا، زیباترین و بخشنده ترین و شجاع ترین مردم بود».1

همو در توصیف شجاعت پیامبر خاطره ای بیان می کند:

شبی مردم مدینه صدایی شنیدند و دچار وحشت شدند. عده ای از مردم، به طرف صدا حرکت کردند. پیامبر که پیش تر از آنها به طرف صدا رفته بود، در حالی که سوار بر اسب برهنه ابوطلحه بود و شمشیر به دوش برمی گشت، آن عده را دید و فرمود: «نترسید، نترسید».2

جرئت پیامبر خدا صلی الله علیه و آله، قوت قلبی برای تمام یاران بود. آنان در سختی کارزار، همواره به آن حضرت متوسل می شدند و از اقتدار و بی باکی ایشان روحیه می گرفتند. دلاورمردی همچون علی علیه السلام از شجاعت پیامبر خدا چنین یاد می کند:


دسته:

تاریخ : [ 1395/6/11 ] [ 23:22 ] | نویسنده : [رسول گلی زاده ]


پیش از این گفتیم که رضامندی؛ یعنی اینکه انسان از آنچه در زندگی دارد، خرسند باشد. تحقق این امر، به بهره مندی از امکانات زندگی بستگی دارد. برآورده شدن برخی نیازهای زندگی به امکاناتی نیاز دارد که این امکانات باید فراهم شوند و خداوند بزرگ بسیاری از آنها را در اختیار ما گذاشته است و همواره می دهد. بخشی را نیز باید با کار و تلاش به دست آورد. در ادبیات دین، از این بخش به عنوان «نعمت» تعبیر می شود که در آینده به آن خواهیم پرداخت.
احساس رضامندی از نعمت ها و داشته ها نیز مهم و لازم است. تنها«وجود نعمت» کافی نیست. رضامندی، بعد دیگر خرسندی از زندگی را تکمیل می کند. این امر نیازمند مهارت های ویژه ای است. چه بسا کسانی که از امکانات فراوانی بهره مندند، ولی همچنان ناراضی اند که البته این مسئله به سبب بهره مند نبودن از مهارت های رضامندی است که در آینده به آن خواهیم پرداخت.    


دسته:

تاریخ : [ 1395/6/10 ] [ 17:58 ] | نویسنده : [رسول گلی زاده ]


رضامندی، بستر کام یابی است. این امر، مخصوص زندگی های غیردینی نیست. موفقیت در تکامل معنوی نیز نیازمند رضامندی است. کسانی می توانند به مراتب عالی تکامل و معنویت دست یابند که از زندگی خود خرسند باشند. کسی که با زندگی خود مشکل داشته باشد، نمی تواند خاطری آسوده برای گذراندن مراحل کمال داشته باشد.    


دسته:

تاریخ : [ 1395/6/9 ] [ 17:57 ] | نویسنده : [رسول گلی زاده ]


یکی از ارکان دادرسی اسلامی و مسلّم ترین شیوه قضاوت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آلهاین بود که بر اساس بیّنه و سوگند (یمین) حکم می کرد. ایشان می فرمود: «همانا من بر اساس بیّنه و یمین (سوگند) حکم می کنم.» به این ترتیب که ابتدا از مدعی می خواست برای اثبات ادعای خود بیّنه بیاورد و اگر او بیّنه ای نداشت، از منکر می خواست تا سوگند بخورد که حق با اوست، تا به نفع او حکم شود. ایشان می فرمود: «أَلْبَیّنَةُ عَلی مَنِ ادَّعی وَالْیَمِینُ عَلی مَنِ ادُّعِیَ عَلَیْهِ».1 مدعی کسی است که اثبات یا اسقاط حقی را ادعا کند و منکر کسی است که آن را انکار کند و قبول نداشته باشد. بر اساس فطرت سلیم انسانی، هر کسی که چیزی را ادعا می کند، باید دلیل بیاورد، ولی منکر به دلیل نیاز ندارد؛ زیرا اساسا او چیزی را ادعا نکرده است تا دلیل و سند بیاورد. به عبارت دیگر، مدعی خواستار تغییر وضع موجود است، حال آنکه منکر خواستار نگه داشتن آن وضع است. پس به حکم عقل، تا زمانی که مدعی دلیلی نیاورد، خواسته منکر پا برجا خواهد ماند.2 کاربرد بیّنه در عرف قضایی اسلام بیشتر به معنای دو شاهد عادل است،


دسته:

تاریخ : [ 1395/6/8 ] [ 17:5 ] | نویسنده : [رسول گلی زاده ]


هر کس در بین الطلوعین یعنی بین فجر کاذب و فجر صادق ( ۵ دقیقه قبل از اذان صبح تا ۵ دقیقه بعد از اذان) این ذکر را بگوید هر حاجتی داشته باشد برآورده میشود ولو اگر تشرف به خدمت امام زمان (عج) باشد.
آیت الله العظمی شیخ محمد تقی بهجت در حاشیه قرآن شخصی خود دستور عمل زیبایی را نوشته بودند که در ادامه می خوانید:

هر کس در بین الطلوعین یعنی بین فجر کاذب و فجر صادق ( ۵ دقیقه قبل از اذان صبح تا ۵ دقیقه بعد از اذان) این ذکر را بگوید هر حاجتی داشته باشد برآورده میشود ولو اگر تشرف به خدمت امام زمان (عج) باشد:

صلوات (۱۴ بار)

یا مولای یا صاحب الزمان ادرکنی (۴۰ بار)

صلوات (۱۴ بار)


دسته:

تاریخ : [ 1395/6/7 ] [ 3:37 ] | نویسنده : [رسول گلی زاده ]


نفرین پیامبر خدا برای دشمنان کینه توز و جنایت کار جنگی، با نفرین برای مشرکان فرق دارد. آن حضرت به هدایت مشرکان ناآگاه امیدوار بود و نفرین های ایشان چندان کشنده نبود، ولی با کسانی که با آگاهی و سرسختی در برابر خدا می ایستادند و سرکرده کافران و منافقان بودند و در گمراهی مردم می کوشیدند، برخورد می کرد و هرگاه نام آنها می آمد، نفرینشان می کرد. ابوجهل بن هشام، زمعة بن أسود، سُهیل بن عَمرو، نوفل بن خویلد، عقبة بن أبی مُعیط، کعب بن اشرف یهودی، مغیرة بن عاص، ابن قَمئة، عمرو بن عاص، ابوسفیان و ولید بن عقبة، جزو مشرکانی هستند که مردم را بر ضد مسلمانان تحریک می کردند. پیامبر در مناسبت های گوناگون این افراد را نفرین کرد. سعید بن مسیب می گوید:

در راه بدر چون پیامبر سر از رکعت آخر نماز برداشت، کافران را لعنت کرد و گفت: پروردگارا! اجازه مده ابوجهل ـ فرعون این امت ـ از معرکه بگریزد. خدایا! زمعه بن اسود را رها مکن. خدایا! چشم پدر زمعه را بر او بگریان.1

عقبه بن ابی معیط که از دشمنان ویژه پیامبر بود، پس از هجرت آن حضرت، شعرهایی بر ضد دین و پیامبر می سرود و در تمسخر اسلام می کوشید. او از سران جبهه باطل بود. پیامبر او را چنین نفرین کرد: «أَللّهُمَّ أَکِبَّهُ لِمَنْخِرِهِ وَ أَصْرِعْهُ؛ خدایا! او را به بینی واژگون انداز و به خاک بیفکن.» امام علی علیه السلام در جنگ بدر، او را بر زمین افکند.

روش پیامبر این گونه بود که اگر کسی بی گناهی را می کشت و مسلمانی را شهید می کرد، او را نفرین می فرمود، حتی اگر این خطاکار مسلمان بود. در سریّه عبداللّه بن ابی حدود، محلم، از سپاهیان اسلام، عامر بن أضبط را با آنکه مسلمان شده بود، برای ماجرایی که در جاهلیت میان آنها رخ داده بود، کشت. محلم توبه کرد و اندوهناک و اشک بار خدمت پیامبر رسید، ولی پیامبر سه بار گفت: «خدایا! محلم را نیامرز».2

پیامبر، قاتلان مسلمانان را جنایت کار می دانست و آنان را نفرین می کرد. به ویژه اگر گروهی از مسلمانان ناجوان مردانه به شهادت می رسیدند، خشم پیامبر برانگیخته می شد. حضرت پس از فتح مکه، مبلّغان دینی را به سرزمین ها و قبیله های عرب می فرستاد. شبی خبر شهیدان بئر معونه و شهدای رجیع به حضرت رسید. در حادثه نخست، چهل قاری قرآن و در حادثه دوم، ده قاری به شهادت رسیده بودند. حضرت محمد صلی الله علیه و آله چنان ناراحت شد که تا یک ماه در قنوت نماز صبح، قبیله های رعل، ذکون و عُصَیَّه را که چنین جنایتی از آنها سر زده بود، نفرین می کرد.3           

 پی نوشت ها:

1. مغازى تاریخ جنگ هاى پیامبر، ص35.

2. بحارالانوار، ج 19، ص 148.

3. الطبقات الکبرى، ترجمه: مهدوى دامغانى، تهران، فرهنگ و اندیشه، 1374، چ1، ج2، ص52.         


دسته:

تاریخ : [ 1395/6/6 ] [ 23:19 ] | نویسنده : [رسول گلی زاده ]


برای آنکه دادرسی به معنی واقعی کلمه محقق گردد و داد مظلوم گرفته شود، دادرس و قاضی باید صفات لازم و نیکویی را در خود گرد آورند. بدون دادرس جامع شرایط، دادرسی عادلانه امکان پذیر نیست. پیامبر گرامی اسلام نیز بر پایه وحی الهی، صفاتی را برای دادرس برشمرده است که برخی از آنها، لازم و بنیادین و برخی دیگر صفات کمال و نمادین هستند.    

1. بلوغ

بلوغ یعنی رسیدن به حد تکلیف شرعی. در آیین پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله، دادرس اگر بالغ نباشد، صلاحیت دادرسی ندارد، اگرچه مجتهد جامع شرایط باشد. پیامبر اسلام در حدیث معروفی فرموده است: «تکلیف از سه دسته برداشته شده است: از کودک تا به حد تکلیف برسد؛ از دیوانه تا عاقل بشود واز شخص خفته تا بیدار گردد.»1 روشن است کسی که تکلیف شرعی ندارد و کارهای او در حق خودش نافذ نیست، نمی تواند برای دیگران دادرسی کند. افزون بر آن، دادرسی، ولایت و سلطنت شرعی است و غیربالغ نمی تواند بر دیگران ولایت و سلطنت داشته باشد.


دسته:

تاریخ : [ 1395/6/6 ] [ 16:52 ] | نویسنده : [رسول گلی زاده ]


آیا پیامبر خدا دشمنان خود را نفرین می کرد؟ هر پیامبری برای دفع شرّ دشمنان و نزول عذاب، از خداوند یاری می خواهد و همه امت ها از این سلاح پیامبران آگاه بودند. آخرین پیامبر الهی نیز برای دفع شر دشمنان، آنان را نفرین می کرد و حتی مرگ یا ذلت آنان را از خدا می خواست، ولی هیچ گاه عذاب را برای همه آنان نپسندید و لب به نفرین نگشود.

وقتی یکی از دشمنان، حضرت را هنگام هجرت تعقیب کرد تا ایشان را بکشد، پیامبر چنین گفت: «خدایا! شر او را از ما دفع کن.» این نفرین پیامبر سبب شد که اسب سراقه بن مالک در باتلاق فرو رود و از تعقیب باز ماند.

برای دفع شر مشرکان قریش در غار ثور نیز ایشان چنین گفت: «أَللّهُمَّ أَعْمِ أَبْصارَهُمْ؛ خدایا! چشمان آنان را از دیدن ما کور فرما».1

پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله در جنگ بدر دعا کرد:

أَللّهُمَّ اَرْعِبْ قُلوبَهُمْ و زَلْزِلْ أَقْدامَهُمْ.


دسته:

تاریخ : [ 1395/6/5 ] [ 23:18 ] | نویسنده : [رسول گلی زاده ]




تمامی حقوق مطالب، برای وبلاگ سفير رحمت محفوظ است.

X