مهاجرت گروهی از مسلمانان به خاک حبشه، دلیل بارزی بر ایمان و اخلاص عمیق آنها است. عدهای برای رهایی از شر و آزار «قریش»، به منظور تحصیل یک محیط آرام، برای بپا داشتن شعائر دینی و پرستش خدای یگانه، تصمیم گرفتند، که خاک «مکه» را ترک گویند، و دست از کار و تجارت، فرزند و خویشان بردارند؛ ولی متحیر بودند چه کنند، کجا بروند. زیرا میدیدند سرتاسر شبه جزیره را بتپرستی فرا گرفته است، و در هیچ نقطهای نمیتوان ندای توحید را بلند نمود، و دستورات آئین یکتا پرستی را برپا داشت. با خود فکر کردند بهتر این است که مطالب را با خود پیامبر در میان بگذارند. پیامبری که آئین او بر اساس «إن أرضی واسعه فایّای فاعبدون»[1] است. یعنی:«سرزمین خدا پهناور است نقطهای را برای زندگی بگزینید که در آن جا توفیق پرستش خدا را داشته باشید».
وضع رقتبار مسلمانان کاملاً بر او روشن بود. خود او، گرچه از حمایت «بنی هاشم» برخوردار بود، و جوانان «بنی هاشم» حضرتش را از هر گونه آسیب حفظ مینمودند؛ ولی در میان یاران او کنیز و غلام، آزاد بیپناه، افتادهی بیحامی، فراوان بود و سران قریش آنی از آزار آنها آرام نمیگرفتند. برای جلوگیری از بروز جنگهای قبیلهای، سران و زورمندان هر قبیله، کسانی را که از آن قبیله اسلام آورده بودند شکنجه میدادند؛ که نمونههایی از شکنجههای قریش را در صفحات گذشته خواندید.
روی این علل، هنگامی که اصحاب آن حضرت دربارهی مهاجرت، کسب تکلیف کردند در پاسخ آنها چنین گفت:
پیامبر اکرم(ص) بزرگترین مبلغ تاریخ بشریت است، شخصیت بزرگواری که با تحمل سختیها و مشقات فراوان عقبافتادهترین انسانها را از فلاکت هل و بدبختی نات داد و پیغام هانی خویش را از مکه به گوش همه رسانید.
چنین موفقیت بزرگی بدون برنامهریزی، تدبیر، و ویژگیهای خاص مبلغ آن به دست نمیآید، پس باید این بزرگترین الگوی مبلغان را شناخته و به قصد الگو برداری به حضرتش بنگریم.
قرآن کریم در آیات مختلفی به صفات و ویژگیهای پیامبر(ص) که در امر تبلیغ کارآمد هستند اشاره نموده است که ما به تعدادی از آنها میپردازیم:
حضرت محمد صلی الله علیه و آله نمونه انسانی کامل و الهی است که شایسته اسوه و الگو قرار گرفتن است.
واژه اسوه سه بار در قرآن آمده است: دو بار در مورد حضرت ابراهیم علیه السلام (ممتحنه/4 و 6) و یک بار در مورد حضرت محمد صلی الله علیه و آله به کار رفته است. بر اساس آیه بالا، پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله سرمشق و الگویی نیکو در امور دنیا و آخرت است. آن حضرت در ایمان و اخلاص، در زهد و تقوا، صبر و استقامت، توکل و فداکاری، شجاعت و دلاوری، نظم و پاکیزگی، عبادت و خودسازی و در تمام کردارها و گفتارها کاملترین سرمشق برای انسانها به شمار می رود.
رأفت
پیامبر اسلام اشتیاق فراوانی به هدایت بندگان خداوند داشت و از گمراهی آنان به شدت رنج می برد. خداوند در این زمینه فرمود: لَقَدْ جَاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیکُمْ بِالْمُۆْمِنِینَ رَۆُوفٌ رَحِیمٌ )توبه/128(؛ همانا پیامبری از خودتان آمد که رنج بردن شما بر او گران است و به «ایمان» و «نجات» شما بسیار حریص است.
آن حضرت چنان به هدایت مردم حریص بود که احتمال می رفت حتی جان خود را در این راه از دست بدهد. از این رو، این آیه نازل شد: لَعَلَّکَ بَاخِعٌ نَفْسَکَ أَلَّا یکُونُوا مُۆْمِنِینَ (شعراء/3)؛ شاید به خاطر آنکه آنها ایمان نیاوردند، خود را به هلاکت افکنی.