پس از مرگ، روح وارد جهانی میشود که حد فاصل دنیا و آخرت است. ازاینرو، به این جهان، «عالم برزخ»1 میگویند. انسان، از لحظه مرگ تا قیامت کبری در آنجا به سر میبرد و انسانهای صالح از لذتهای آن برخوردار و انسانهای گناهکار با رنجها و دردهای آن عذاب میشوند.
پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله برای تفهیم این مطلب و تعمیق باور به حیات برزخی روح پس از مرگ، افزون بر استناد به آیات قرآن در اینباره، خود نیز در مواقع مناسب، این مسئله را به صورت نمادین به مسلمانان نشان میداد. در جنگ بدر که نخستین جهاد مسلحانه مسلمانان با دشمنان اسلام بود و جمعیت لشکر اسلام یک سوم جمعیت کفار بود، مسلمانان با امدادهای غیبی و الهی و با کشته شدن بسیاری از سران دشمن پیروز شدند.
جنگ به سود مسلمانان پایان یافت. پس از پایان نبرد، رسول خدا صلی الله علیه و آله دستور داد کشتگان لشکر کفر را در چاهی حوالی بدر بریزند. آنگاه سر به درون چاه برد و خطاب به اجساد آنها فرمود: «شما بد همسایگانی برای رسول خدا صلی الله علیه و آله بودید. او را از خانهاش [در مکه] بیرون راندید. سپس با هم تبانی کردید و به جنگ او آمدید. آیا وعده پروردگار خود را راست یافتید؟ من آنچه را پروردگارم به من وعده داده بود، حق یافتم». در این هنگام، یکی از حاضران پرسید: ای پیامبر خدا! با پیکرهای بیجان سخن میگویی؟ حضرت فرمود: «ساکت باش، سوگند به خدا! شما بهتر از آنان سخنان مرا نمیشنوید: [آنان فقط نمیتوانند پاسخ دهند] چیزی نمانده است که فرشتگان، آنان را با گرزهای آهنین بگیرند و عذاب کنند؛ به فاصله اینکه من صورتم را از آنان برگردانم».2
پبامبر خدا در کلامی دیگر درباره حیات برزخی فرمود:
اِدْفَنُوا مَوْتاکُم وَسَطَ قومٍ صالِحین؛ فَاِنَّ الْمَیِّتَ یَتَأذّی بِجارِ السُّؤءِ کَمَا یَتأذّی الحَیُّ بِجارِ السُّؤءِ3
مردگان خود را در میان نیکان به خاک بسپارید؛ زیرا مرده نیز مانند زنده از همسایه بد رنج میبرد.
نقل است آنگاه که امیرمؤمنان، علی علیه السلام از جنگ صفین باز میگشت، به قبرستانی در پشت دروازه کوفه رسید. در آن هنگام، رو به مردگان کرد و فرمود:
یَا اَهْلَ الدِّیارِ الْمُوحِشَةِ وَ المَحَالِّ المُقْفِرَةِ وَ الْقُبُورِ الْمُظلِمَةِ؛ یَا اَهْلَ التُّربِة! یَا اَهْلَ الْغُرْبَةِ! یَا اَهْلَ الْوَحْدَهِ! یَا اَهْلَ الْوَحْشةِ، اَنتُم لنا فَرَطٌ سَابِقُ وَ نحنُ لَکُم تَبَعُ لاحِقٌ، اَمَّا الدُّورُ فَقَدْ سُکِنَت و... وَ امّا الاَمْوالُ فَقَدْ قُسِمَت. هَذا خَبَرُ ما عِندَنا فَمَا خَبَرُ ما عِندَکُم؟ [ثُمَّ التَفَت اِلی اَصْحابِهِ فَقالَ:] اَمّا لَوْ اُذِنَ لَهُم فِی الْکَلامِ لَأخبَرُوکُم اِنَّ خَیرَ الزّاد التّقوی.4
ای ساکنان خانههای وحشتزا و محلههای خالی و گورهای تاریک، ای خفتگان در خاک، ای غریبان، ای تنهاشدگان، ای وحشتزدگان! شما پیش از ما رفتید و ما در پی شما روانیم و به شما خواهیم رسید، ولی خانههایتآنکه دیگران در آن سکونت گزیدند... و اموال شما که در میان دیگران تقسیم شد، چیزی است که ما از آن خبر داریم. حال شما چه خبری دارید؟ [سپس به اصحاب خود رو کرد و فرمود:] بدانید اگر آنها اجازه سخن گفتن داشتند، شما را خبر میدادند که بهترین توشه، پرهیزکاری است.
1. نک: مؤمنون:100 ( ... ومن ورائهم برزخ الی یوم یبعثون..
2. بحارالانوار، ج 6، صص254و255.
3. کنز العمال، ج 15، ص 254.
4. نهجالبلاغه، کلمات قصار، 130.
اهتمام خداوند در قرآن کریم به مسئله معاد، بهویژه یادآوری آن بااستفاده از شیوه انذار، بدان حد است که در آغاز رسالت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به آن حضرت فرمود: «یا أَیّهَا الْمُدّثِّرُ قُمْ فَأَنْذِرْ؛ ای جامه به خود پیچیده! برخیز و مردم را از قیامت بترسان!» (مدثر:1و2)؛ بر این اساس، صِرف علم به قیامت، راهگشا و عاملِ هدایت به راه مستقیم نیست. انسان بهطور فطری، غرایزی دارد که گاه برای ارضای این غریزهها به هرکاری تن میدهد، ولی اگر علم او به معاد و روز آخرت همراه با ایمان و اعتقاد راسخ باشد و خود را در برابر همه باورها، کارها و گفتارش مسئول بداند، در کارها و رفتارش بیشتر میاندیشد.
خداوند متعال در قرآن کریم، رسول اکرم صلی الله علیه و آله را «بشیر»، «مُبَشّر»، «نذیر» و «مُنذِر» نامیده است، ولی گاهی «حصر» را فقط در ماده انذار بهکار میبرد و میفرماید: «إِنْ أَنْتَ إِلاّ نَذیرٌ؛ تو جز هشداردهنده نیستی».( فاطر:23) یا در آیهای دیگر میخوانیم: «إِنّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِکُلِّ قَوْمٍ هادٍ؛ تو، فقط هشداردهندهای و برای هر قومی، رهبری هست».(رعد:7) خداوند در آیهای دیگر از قرآن، از زبان رسول خدا صلی الله علیه و آله نیز میفرماید: «إِنْ أَنَا إِلاّ نَذیرٌ مُبینٌ؛ من جز هشداردهندهای آشکار نیستم». (شعرا:115)
امام صادق علیه السلام فرمودند: از گذشته دنیا عبرت بگیرید، آیا به کسی وفا کرده و آیا اشراف زاده ای، بینوایی، ثروتمندی، دوست و دشمنی را دیده ای که نمیرد و جاوید باشد؟!
آینده جهان به گذشته آن ماند، که آب به آب.رسول خدا(ص) فرمودند: مرگ پنددهنده و خرد راهنما و تقوا ره توشه آخرت و عبادت خدا، اشتغال و دل مشغولی و انس با خدا و قرآن وسیله ای برای بیان است که هر یک در جای خود بسنده و کفایت کننده است.رسول خدا(ص) فرمودند: از دنیا چیزی جز بلا و فتنه بر نیاید و آن که از بلا و فتنه نفس و فریب ابلیس وارهید، به سبب التجای صادقانه او به خدا بوده است.حضرت نوح(ع) فرمود: دنیا را چون خانه ای با دو در یافتم.
از یک در به آن وارد و از در دیگر خارج شدم. این حال و مقال پیامبر خداست.پس حال آن کسی که به دنیا دل بسته و به آن روی آورده و عمر خویش را در آبادانی آن تباه کرده و در طلبش راه را به افراط برده، چگونه است؟! فکر، آیینه حسنات، کفاره گناهان، نور قلب و مایه حسن خلق است و اصلاح آخرت و آگاهی از فرجام کارها و فزونی علم را در پی دارد.
فکر خصلتی است که هرگز خداوند، به مانند آن عبادت نشده است. رسول خدا(ص) فرمودند: یک ساعت اندیشیدن (در راه اصلاح خود و جامعه) از عبادت یک سال بهتر است و کسی به این منزلت و مقام نرسد، مگر آن که خداوند او را از نور معرفت و توحید بهره مند گرداند.
مصباح الشریعة و مفتاح الحقیقة، باب بیست و ششم (تفکر)
این روزها با گسترش تحریم های بی سابقه بر علیه جمهوری اسلامی ایران، مسئله اقتصاد مقاومتی به صورت جدی و گسترده از سوی مقام معظم رهبری بیان شده است و از همه ارگان ها و سازمان ها و آحاد جامعه خواسته شده است که برای این مسئله اهمیت قائل شوند و آن را در حوزه مسئولیت های خود اجرایی کنند .
یکی از ابزارهای خوب صدا و سیما برای معرفی این مسئله، معرفی سیره پیامبر اکرم و امامان معصوم در این مسئله است که چگونه با تاکید و توصیه بر مدیریت صحیح اقتصاد، توانستند جامعه آن روز را از چنگال مشکلات رهایی بخشند و به همین جهت تصمیم گرفتیم در این مقاله به برخی از ابعاد اقتصاد مقاومتی در زندگی رسول خدا صلی الله علیه و آله بپردازیم تا به عنوان الگویی مناسب در این حوزه هم برای مسئولین و هم برای مردم در جامعه معرفی شود .
وقتی که نگاهمان را وسیع تر کنیم و تنها به تن پوش انسانها و نوع تکلم آنها توجه نکنیم، انگاه است که تفاوت ها کنار رفته و یک اشتراک کلی تحت عنوان ایرانی و مسلمان به چشم می خورد.
اقتصاد از جنبه های مهم زندگی است که اگر درست مدیریت شود از بهترین یاوران انسان در کسب فضایل و رسیدن به کمال مطلوب خواهد بود و اگر به آن بی توجهی شود و یا در اثر سوء مدیریت فردی و یا دولتی، دچار ضعفهای جدی گردد به همان اندازه که آن طرف سازنده است این طرف مخرب، و سببی مهم برای دور شدن انسان از آن فضایل و کمالات خواهد بود.
پیامبراکرم(ص)، رحمت برای جهانیان بوده و وجود مبارک ایشان، طبق تصریح قرآن کریم، اسوه نیکی برای انسانها است.
با بررسی زندگی و سیره آن حضرت، مشاهده میشود سیره سیاسی ایشان نیز در پرتو مسائل اخلاقی بوده است و با بهره گیری از هوش سرشار و اتصال به منبع الوهیت، ضمن سرآمد بودن در مقابل همه، از او سیاستمداری متبحر و کاردان و تصمیم گیری زبده و خلاق ساخته است.
سیره سیاسی پیامبر(ص) نشان میدهد مهمترین ویژگی در سیره سیاسی آن حضرت، فضیلت محوری و تلاش برای رشد و تعالی بخشیدن به انسان است و به همین دلیل کلیت جهتگیری رفتار سیاسی ایشان به سمت تکریم، تعالی و فضیلتبخشیدن به انسانها بوده است. بررسی نمونههایی از دیدگاهها، موضعگیریها و مدیریت سیاسی پیامبر (ص) بیانگر سیره سیاسی و بینش عمیق و همه جانبه آن حضرت (ص) خواهد بود. به همین منظور به سراغ حجت الاسلام والمسلمین دکتر غلامرضا بهروزلک، رئیس انجمن مطالعات سیاسی حوزه علمیه قم و عضو هیأت علمی دانشگاه باقرالعلوم (ع) رفتیم تا در این زمینه به گفت و گو بنشینیم.
شاید نخستین پرسشی که در مباحث سیاسی مطرح میشود، این است که اخلاق چه نسبتی به سیاست دارد و در واقع آیا سیاست و اخلاق قابل جمع میباشند؟
- سیاست و اخلاق دو مفهوم مهم در زندگی انسانهاست. اخلاق و سیاست از افعال ارادی و هدفمند هستند. رابطه اخلاق و سیاست در طول تاریخ از رویکردهای مختلفی مورد بررسی قرار گرفته و چهار گونه رابطه برای آن مطرح شده است. رابطه نخست، بیانگر جدایی فعل اخلاقی از فعل سیاسی است که معتقدند فعل اخلاقی معطوف به ارزشها و هنجارهاست و غایت سیاست واقعیتها و کسب منفعت و رعایت مصلحت است. رویکرد دوم، تبعیت اخلاق از سیاست است که ماکیاولی از بنیانگذاران این رویکرد در اندیشه سیاسی مدرن است.
خواب نعمت بزرگی از ناحیه خداوند است که اگر در وقت خود انجام شود موجب صحت جسم و روح انسان می شود
بساری از کارشناسان خوابیدن در ساعت معینی از شب را مورد تاکید قرار می دهند.
رسول اعظم حضرت محمد (ص) با تقسیم بندی خواب در اوقات مختلف روز و نامگذاری آن به انواع مختلف، خوابیدن در برخی اوقات روز را نهی کرده اند.
ایشان می فرمایند:
خواب بر هفت قسم است:
1- خواب غفلت:و آن خوابیدن در مجلس ذکر است
2- خواب شقاوت :و آن خوابیدن در وقت صبح است
3- خواب عقوبت:و آن خواب در وقت نماز است
4- خواب لعنت:و آن خوابی است بعد از نماز صبح(در حالی که هنوز آفتاب طلوع نکرده است)
5- خواب راحت:آن خوابی است در وسط روز
6- خواب رخصت :و آن خوابی است که بعد از نماز عشاء باشد
7- خواب حسرت:و آن خواب در شب جمعه است
(مواعظ العددیه ص321)
نبی مکرم اسلام حضرت محمد بن عبدالله (صلی الله علیه وآله)، خاتم پیامبران و برترین شخصیت جهان هستی است که با رسالت الهی خویش جهانیان را از ورطه جهالت و فساد نجات داد و با تعالیم انسان ساز قرآن و سنت، راه سعادت و تکامل و پیشرفت را به بشر نشان داد و تمدن عظیم اسلامی را در سرزمینی که از تمدن و پیشرفت بهره چندانی نداشتند، پایه ریزی کرد و از آن به بعد اسلام و آموزه های متعالی آن به سرعت در جهان پیشرفت کرد و مناطق وسیعی را در بر گرفت.
عموم مورخان سال ولادت آن حضرت را سال «عام الفیل» (570 میلادی) نوشتهاند. مشهور بین شیعیان هفدهم ماه ربیع الاول و در بین اهل سنت دوازدهم این ماه به عنوان روز ولادت ایشان مطرح است.
بدون شک با ولادتِ خاتم الانبیاء حضرت محمد بن عبدالله (صلی الله علیه وآله) پربرکت ترین مولود بشری پا به عرصه وجود گذاشت.
سخن درباره پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) و ویژگیهای منحصر به فرد ایشان بسیار گسترده است. ما در این مقاله به یکی از مقوله های مهم در مورد ایشان که در قرآن هم به آن اهمیت داده شده اشاره می کنیم.
او زندگی بی آلایشی داشت و زوائد معیشت را از زندگانی خود دور نمود. امام محمد باقر علیه السلام می فرماید: فرشته ای خدمت رسول خدا آمد و گفت: ای محمد! خدایت سلام می رساند و می فرماید: اگر بخواهی سرزمین مکه را برای تو از طلا پر سازم. رسول خدا سر بسوی آسمان بلند کرده عرض کرد: خدایا ! این حال برای من بهتر است که یک روز از غذا سیر شوم و سپاسگزاری تو را کنم و روز دیگر گرسنه باشم و از تو گدایی کنم.