امروز:
دعای فرج:
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً.

بی تابی کردن مخصوص کسانی است که کام جویی را محور زندگی می دانند. کسی که به دنیا زاهد و بی رغبت باشد، توان تحمل و بردباری او بسیار افزایش می یابد. پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله در این باره می فرماید:
مَنْ زَهِدَ فِی الدُّنْیا هانَتْ عَلَیْهِ المُصِیباتُ.1
هر کس به دنیا بی رغبت باشد، مصیبت ها بر او آسان می گردد.
لذت خواهی از دنیای ناپایدار و سختی گریزی، سبب اضطراب، اندوه و حسرت می شود. اضطراب، یعنی «نگرانی فردا»، اندوه، یعنی «غم امروز» و حسرت، یعنی «افسوس دیروز». اگر انسان، لذت طلب شود، به آینده، نگران و در برابر مصیبت وارد شده، غمگین است و در برخورد با دیروز خود، در آه و افسوس به سر می برد. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید:
أَنَا زَعیِمٌ بِثَلاثٍ لِمَنْ أَکَبَّ عَلَی الدُّنْیا؛ بِفَقْرٍ لا غَناءَ لَهُ، وَ بِشُغُلٍ لا فَراغَ لَهُ، وَ بِهَمٍّ وَ حُزْنٍ لَا انْقِطاعَ لَهُ.2
من سه چیز را برای کسی که دل بسته دنیاست، تضمین می کنم: فقری که بی نیازی ندارد و گرفتاری یی که آسودگی ندارد و حزن و اندوهی که پایان ندارد.


دسته:

تاریخ : [ 1395/5/27 ] [ 18:13 ] | نویسنده : [رسول گلی زاده ]


اِسناد (نسبت) دادن یعنی تعیین اینکه منشأ امور، چه کسی است و چه کسی هدایت و برنامه ریزی کارها را در دست دارد و کنترل اسنادی، یعنی مهار موقعیت ناخوشایند و مدیریت کردن آن از راه اسناد امور به منبعی مطمئن.
برای انسان، خیلی مهم است که بداند آنچه می بیند، از چه منبعی آمده است و به چه کسی منسوب می شود. برای انسان، مهم نیست که چه اتفاقی افتاده، مهم آن است که بداند چه کسی این کار را انجام داده است.
بر همین اساس، یکی از چیزهایی که بر تلخی رویدادهای ناگوار می افزاید، تصادفی پنداشتن و خارج از برنامه دانستن آنهاست. معمولاً هنگامی که حادثه ناخوشایندی رخ می دهد، آن را تصادفی و خارج از قاعده می دانیم و بر این باوریم که نباید چنین اتفاقی می افتاد، ولی اگر بدانیم سختی ها و حادثه ها بخشی از زندگی اند، آن گاه واکنش ما متفاوت خواهد بود. به بیان دیگر، وقتی بدانیم سختی های زندگی، بر اساس مقدراتخداوندی رخ داده که رحیم، علیم و حکیم است، بدون شک، این باور، تنیدگی و رنج مصیبت را کاهش می دهد و موقعیت ناخوشایند را تحمل پذیر می سازد. وقتی مسلمانان صدر اسلام دچار بحران می شدند، منافقان به آنان طعنه می زدند. خداوند بزرگ برای تسکین آنان، آنها را متوجه مسئله تقدیر الهی می کند و خطاب به رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرماید:
قُلْ لَنْ یُصیبَنا إِلاّ ما کَتَبَ اللّهُ لَنا هُوَ مَوْلانا وَ عَلَی اللّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤمِنُونَ. (توبه: 51)


دسته:

تاریخ : [ 1395/5/27 ] [ 18:11 ] | نویسنده : [رسول گلی زاده ]


پیامبر (صلی الله علیه و آله) خواب نگران ‌کننده‌ای دید که برایش سخت و گران بود.

خواب دید کسانی مانند میمون‌ از منبر او بالا می ‌روند و پایین می ‌آیند و مردم را به عقب (یعنی دوران جاهلیت) برمی ‌گردانند. حضرت از این مسئله بسیار غمگین شد آنچنان که بعد از آن، کمتر می خندید.

در پی آن خوابِ عجیب، آیه‌ای نازل شد و نکات عجیب تر و مهم‌تری را بیان کرد: "به یاد آور زمانی را که به تو گفتیم پروردگارت احاطه‌ی کامل به مردم دارد و ما آن رویایی را که به تو نشان دادیم همچنین شجره‌ای که در قرآن لعن شده، جز به منظور آزمایش مردم قرار ندادیم. و ما آن ‌ها را تخویف (و انذار) می کنیم اما هر چه می کنیم جز بیشتر شدن طغیانشان نتیجه نمی ‌دهد؛ آن هم چه طغیان بزرگی! "


دسته:

تاریخ : [ 1395/5/26 ] [ 15:26 ] | نویسنده : [رسول گلی زاده ]


سختی ها و گرفتاری ها سبب ناکامی نمی شود. دلیل ناکامی ها و شکست ها، نداشتن مهارت های لازم برای رویارویی با پدیده های ناخوشایند است. با بهره مندی از مهارت های رویارویی با تنیدگی، می توان دوران ناخوشایند را به سلامت پشت سر گذاشت و از آن پلی به سوی موفقیت بیشتر ساخت. بنابراین، یکی از ضرورت های زندگی، فراگیری شیوه های رویارویی با سختی ها و به دست آوردن مهارت لازم برای گذر از دوران ناخوشایند است. 

اجتناب ناپذیری رویارویی

هر موقعیت ناخوشایند، واکنشی از سوی ما را به همراه دارد. در واقع، یکی از فلسفه های بروز سختی ها و مشکلات، سنجش نوع واکنش انسان در برابر این موقعیت هاست که در اصطلاح، «مقابله» نامیده می شود. بی گمان همه انسان ها به موقعیت های ناخوشایند، واکنش نشان می دهند، ولی مهم این است که آن واکنش، درست و خردمندانه باشد.

بی تابی، واکنش نادرست

فوری ترین و شاید شایع ترین واکنش در برابر حوادث ناخوشایند، بی تابی کردن است. طبع اولیه انسان این است که در برابر ناخوشایندی های زندگیبی تاب می شود. خداوند در قرآن کریم در این باره می فرماید: إِنَّ اْلإِنْسانَ خُلِقَ هَلُوعًا إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا


دسته:

تاریخ : [ 1395/5/25 ] [ 18:6 ] | نویسنده : [رسول گلی زاده ]


یکی از راه های مهم و اثرگذار در شناخت داشته های زندگی، مقایسه خود با دیگران است که یا شادکامی و رضایت از زندگی را به همراه دارد یا ناخرسندی و نارضایتی را.
اگر در زندگی مادی وضع خود را با افرادی که از سطح زندگی بالاتری برخوردارند مقایسه کنیم، سطح رضایت از زندگی کاهش می یابد ولی، اگر وضع زندگی خود را با افراد پایین تر از خود مقایسه کنیم، سطح خرسندی از زندگی افزایش می یابد و «مقایسه افزاینده» نامیده می شود. مسئله مهمی که باید به آن پرداخت، چگونگی کارکرد روانی مقایسه خود با دیگران است. مقایسه با پایین تر از خود توهم زا نیست، بلکه نقاط مثبت و امیدوارکننده زندگی را که زیر سایه سیاه مقایسه با مرفهان از دیده ها پنهان شده است، هویدا می کند و موجب رضامندی می شود. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در این باره می فرماید:
اُنظُرُوا إِلی مَنْ أَسفَلَ مِنْکُمْ و لاتَنْظُرُوا إِلی مِن هُوَ فَوْقَکُمْ، فَهُوَ أَجْدَرُ أَنْ لاتَزْدَرُوا نِعْمَةَ اللّه ِ.1
به کسی که پایین تر از شماست، بنگرید و به آنچه بالاتر از شماست، نگاه نکنید؛ چون این کار برای آنکه نعمت های خدا را ناچیز نشمرید، بهتر است.


دسته:

تاریخ : [ 1395/5/24 ] [ 18:4 ] | نویسنده : [رسول گلی زاده ]


انسان در پی راحتی، آسایش و کام جویی است و ازاین رو، دنیا را محل برآورده شدن این خواسته ها می داند یا دست کم می خواهد که چنین باشد، ولی واقعیت این است که دنیا محل راحتی و تن آسایی نیست. اینجاست که میان انتظارها و واقعیت ها ناهماهنگی به وجود می آید و این ناهماهنگی احساس ناکامی را به وجود می آورد؛ چون انسان آنچه را خواسته و انتظار داشته است، نمی یابد. قرآن کریم درباره واقعیت زندگی انسان در دنیا می فرماید: «لَقَدْ خَلَقْنَا اْلإِنْسانَ فی کَبَدٍ؛ به تحقیق، ما انسان را در سختی آفریدیم». (بلد: 4) باید گفت راحتی برای دنیا آفریده نشده و بدیهی است که خواستن آنچه وجود ندارد، مایه رنج و عذاب می شود. رسول خدا صلی الله علیه و آله در این باره می فرماید: إِنَّ اللّه َ عَزَّوَجَلَّ یَقُولُ : ... وَضَعْتُ الرّاحَةَ فِی الْجَنَّةِ وَ النّاسُ یَطْلُبُونَها فِی الدُّنْیا فَلا یَجِدُونَها.1 همانا خداوند عزوجل می فرماید: ... من آسایش را در بهشت قرار دادم و مردم آن را در دنیا می جویند و ازاین رو، آن را نمی یابند. یافتن آنچه وجود ندارد، به ناکامی می انجامد و احساس ناکامی، سبب افسردگی و نارضایتی خواهد شد. رسول خدا صلی الله علیه و آله در کلامی ارزشمند به جنبهدیگری اشاره می کند و می فرماید: مَنْ طَلَبَ ما لَمْ یَخْلُقْ، أَتْعَبَ نَفْسَهُ وَ لَمْ یُرْزَقْ. هرکس چیزی را بخواهد که آفریده نشده است، خود را به زحمت می اندازد و چیزی نصیب او نخواهد شد. این یک اصل است و به هیچ توضیحی نیاز ندارد، ولی پرسش این است که چه چیزی خلق نشده، ولی مردم در پی آن هستند؟ قِیلَ: یا رَسُولَ اللّه ِ! وَ مَا الَّذِی لَمْ یَخْلُقْ؟ قالَ: الرّاحَةُ فِی الدُّنْیا.2 گفته شد: ای رسول خدا! آنچه آفریده نشده چیست؟ فرمود: راحتی در دنیا. انسان طالب راحتی و آسایش است. پس، از دنیا انتظار راحتی و خوشی دارد. حال آنکه چنین چیزی در دنیا وجود ندارد و همین خواسته، ناراحتی و نارضایتی را فراهم می کند. کسی که دارایی و مال و توسعه زندگی دنیوی را می خواهد، در حقیقت، این را برای راحتی می خواهد، حال آنکه راحتی در دنیا و برای اهل دنیا خلق نشده است. هیچ کس اندکی از آن را به دست نیاورد، مگر آنکه دو برابر آن حریص باشد و کسی که از دنیا بیشتر به دست آورد، بیشتر نیازمند می شود. پس در ثروت دنیا راحتی و آسایش نیست. با این حال، شیطان، بشر را چنین وسوسه می کند که آسایش او در گردآوری و افزودن مال است. پس این گونه او را به سوی رنج پذیری بیشتر در دنیا می کشاند و در آخرت حساب خداوند به زیان اوست. اگر انسان بداند دنیا جای راحتی نیست، راحت زندگی می کند و به خاطرنرسیدن خواسته هایش، نالان و ناراضی نخواهد بود.



دسته:

تاریخ : [ 1395/5/23 ] [ 18:3 ] | نویسنده : [رسول گلی زاده ]


برشمردن نعمت ها و سخن گفتن از آنها، یکی دیگر از عوامل رضامندی است. این کار نیز سبب برجسته شدن داشته ها و نعمت ها می شود و از این راه،زمینه رضامندی فراهم می شود. خداوند در قرآن کریم خطاب به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آلهمی فرماید: «وَ أَمّا بِنِعْمَةِ رَبِّکَ فَحَدِّثْ؛ و اما از نعمت پروردگارت سخن بگوی». (ضحی: 11)    


دسته:

تاریخ : [ 1395/5/22 ] [ 18:3 ] | نویسنده : [رسول گلی زاده ]


توجه نداشتن به نعمت ها یا لذت نبردن از آنها، موجب احساس نارضایتی می شود، ولی استفاده از نعمت سبب می شود که هم نعمت موجود بیشتر به چشم آید و هم انسان از سود آن بهره مند شود. یکی از سفارش های رسول خدا صلی الله علیه و آله نیز این بود که از نعمت ها استفاده کنید، آن گونه که اثر نعمت در شما دیده شود:
إِنَّ اللّه َ یُحِبُّ أَنْ یَری أَثَرَ نِعْمَتِهِ عَلی عَبْدِهِ.1
خداوند دوست دارد که اثر نعمتش را در [زندگی] بنده اش ببیند.
شخصی به نام ابولاحوص از پدرش نقل می کند که روزی با لباسی پست و ارزان قیمت خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله رسیدم. حضرت فرمود: «آیا مال و ثروتی داری؟» گفتم: «آری». حضرت فرمود: «چه مالی داری؟» پاسخ دادم: «خداوند به من شتر و گاو و گوسفند و برده داده است».
حضرت با شنیدن این سخن به او فرمود:
فَإِذا آتاکَ اللّه ُ مالاً فَلْیُرَ أَثَرُ نِعْمَةِ اللّه ِ عَلَیْکَ وَ کَرامَتِهِ.2
پس اگر خداوند به تو ثروت داده است، باید نشانه نعمت و کرامتی که به تو ارزانی داشته است، در تو دیده شود.
مسئله مهم دیگر در این بحث، «بخل» است. برخی به بخل روی می آورند تا مال را مدت بیشتری نزد خود نگه دارند و از تلف شدن آن جلوگیری کنند. آنان می کوشند بدین وسیله، لذت بیشتری از زندگی ببرند، ولی آنچه اتفاق می افتد، چیز دیگری است. شخص بخیل، در حقیقت، رنج و غم و فشار روانی را نزد خود پایدار می سازد. بخیل، با هدف ثروتمندی بخل می ورزد، ولی در حقیقت، به سوی فقر می شتابد.3 با این وضعیت، آیا می توان از زندگی لذت برد و انتظار رضامندی داشت؟ هرگز. بخل، فشار روانی را افزایش می دهد. به همین سبب، رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرماید: «أَقَلُّ النّاسِ راحَةً الْبَخِیلُ؛ بخیل، کمتر از هر کسی آسایش دارد».4


1. میزان الحکمه، ج 13، ص 6368، ح 20424.
2. همان، ح 20425.
3. امام على علیه السلام: «أَلْبَخِیلُ مُتَعَجِّلُ الْفَقْرِ». غررالحکم و دررالکلم، ح 6561. همچنین امام على علیه السلاممى فرماید: «عَجِبتُ لِلبَخیلِ یَستَعجِلُ الفَقْرَ الَّذِى مِنهُ هَرَب و یَفُوتُهُ الغِنىَ الَّذى إِیّاهُ طَلَبَ، فَیَعِیشُ فِى الدُّنْیا عَیشَ الفُقَراءِ و یُحاسَبُ فِى الآخِرَةِ حِسابَ الأغنیاءِ؛ در شگفتم از بخیل که به سوى فقر و نادارى اى که از آن گریزان است مى شتابد و توانگرى و ثروتى را که در پى آن است، از دست مى دهد. او در دنیا مانند تهى دستان به سر مى برد و در آخرت، همچون توانگران حسابرسى مى شود.» نهج البلاغه، بیروت، مؤسسة الاعلمى، حکمت 126؛ خصائص الأئمة، مشهد، مجمع البعوث الاسلامیه، ص 100؛ مشکاه الأنوار، قم، دارالحدیث، ص 407؛ بحارالأنوار، ج 72، ص 199؛ نک: غررالحکم و دررالکلم، ح 8373 و ح 6534.
4. من لایحضره الفقیه، ج 4، ص 394، ح 5840.


دسته:

تاریخ : [ 1395/5/21 ] [ 18:1 ] | نویسنده : [رسول گلی زاده ]




تمامی حقوق مطالب، برای وبلاگ سفير رحمت محفوظ است.

X