امروز:
دعای فرج:
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً.

از آنجا که مجلس رسول اکرم صلی الله علیه و آله، مجلس علم و حکمت است، نه محفل بزم و اُنس (و سرگرمی)، خدای سبحان پس از آنکه شرط ورود به محضر آن حضرت را اذن و دعوت ایشان بیان کرده: «یا أیّها الّذین امنوا لاتدخلوا بیوت النّبی إلاّ أن یؤذن لکم... إذا دعیتم فادخلوا...» (احزاب/ 53)، تشرّف‌ یافتگان به محضر نورانی پیامبر گرامی‌ صلی الله علیه و آله را از اعمال، سخنان، افکار و خاطراتی که آن حضرت را می‌رنجاند نهی فرموده است: «...و لا مستأنسین لحدیث إنّ ذلکم کان یؤذی النّبی» (1) و در آیاتی، مؤمنان را امر به مراعات ادب حضور پیامبر گرامی‌ صلی الله علیه و آله کرده، می‌فرماید: ای کسانی که ایمان آورده‌اید! در پیشگاه رسول اکرم‌ صلی الله علیه و آله صدایتان را از صدای آن حضرت بلندتر نکنید: «یا أیّها الّذین امنوا لا ترفعوا أصواتکم فوق صوت النّبی» (حجرات/2). از آنجا که زندگی ومرگ پیامبر یکسان است، اکنون نیز کسانی که به حرم آن حضرت مشرف می‌شوند، باید ادب حضور رسول گرامی صلی الله علیه و آله را مراعات کنند. اصولا‌ً انسان وزین با صدای بلند سخن نمی‌گوید، مگر ضرورتی آن را ایجاب کند.

خداوند در پایان این آیه تهدید می‌کند که اگر ادب محضر رسول اکرم صلی الله علیه و آله را مراعات نکنید، ممکن است اعمالتان حبط و باطل شود: «ولا‌تجهروا له بالقول کجهر بعضکم لبعض أن تحبط أعمالکم وأنتم لا‌تشعرون»؛ چنانکه مراعات ادب مذکور، نشانی از تقوای دل بوده و غفران و پاداش الهی را به دنبال دارد: «إنّ الّذین یغضّون أصواتهم عند رسول الله أولئک الّذین امتحن الله قلوبهم للتقوی لهم مغفرة وأجر عظیم». امتحان تقوای دل و پیروز شدن در این آزمون، از پر‌افتخارترین کمالهای انسانی است.


دسته: مقالات

تاریخ : [ 1394/12/20 ] [ 16:15 ] | نویسنده : [رسول گلی زاده ]

ادامه مطلب
وجود نبی مکرم اسلام صلی الله علیه واله، بزرگترین مایه ی وحدت در همه ی ادوار اسلامی بوده است و امروز هم می تواند باشد؛ چون اعتقاد آحاد مسلمانان به آن وجود اقدس بزرگوار، با عاطفه و عشق توأم است و لذا آن بزرگوار، مرکز و محور عواطف و عقاید همه ی مسلمانهاست و همین محوریت، یکی از موجبات انس دلهای مسلمین و نزدیکی فرق اسلامی با یکدیگر به حساب می آید .
حضرت محمد

بزرگترین تبلیغ اسلام

ابعاد شخصیت نبی اکرم را هیچ انسانی قادر نیست به نحو کامل بیان کند و تصویر نزدیک به واقعی از شخصیت آن بزرگوار ارایه نماید . آنچه ما از برگزیده ی پروردگار عالم و سرور پیامبران سراسر تاریخ شناخته و دانسته ایم، سایه و شبحی از وجود معنوی و باطنی و حقیقی آن بزرگوار است؛ اما همین مقدار معرفت هم برای مسلمانان کافی است تا اولا، حرکت آنها را به سمت کمال تضمین کند و قله ی انسانیت و اوج تکامل بشری را در مقابل چشم آنان قرار بدهد و ثانیا، آنها را به وحدت اسلامی و تجمع حول آن محور تشویق کند .

بعد از دوران قرون وسطی که در دنیای مغرب زمین و مسیحیت، تهاجم تبلیغاتی وسیعی نسبت به شخصیت رسول اکرم انجام گرفت و دشمنان سوگندخورده ی اسلام فهمیدند که یکی از راههای مبارزه با اسلام این است که چهره ی نبی مکرم اسلام صلی الله علیه واله را مخدوش بکنند و کارهای زیادی هم در این زمینه انجام گرفت، تا امروز که دشمن به نحو مستمر و با شیوه های مختلف، روی امحای شخصیت پیامبر از ذهنهای آزادگان عالم کار کرده است، مردم بسیاری در دنیا هستند که اگر پیامبر اسلام را به همان اندازه یی که مسلمانها می شناسند یا حتی کمتر از آن بشناسند یعنی حقیقتا فقط شبحی از آن چهره ی منور بر دلهای آنان آشکار بشود، عقیده و گرایش آنها نسبت به اسلام و معنویت اسلامی تضمین خواهد شد.

اگر حقیقتا لازم است که مسلمین عالم با یکدیگر اتحاد پیدا بکنند و اگر این اتحاد به حال اسلام و مسلمین مفید است که ظاهرا در نظر عقلا و مصلحان عالم اسلام، جای شکی در این حرف نیست پس باید مطمئن بود که امروز توطئه ی دشمن علیه این وحدت، از همیشه بیشتر است

دسته: مقالات - سیره حکومتی و سیاسی پیامبر اعظم - مدیریت در پرتو سیره پیامبر اعظم

تاریخ : [ 1394/12/19 ] [ 16:14 ] | نویسنده : [رسول گلی زاده ]

ادامه مطلب
تاریخ 185 مکتوب (1) را از رسول گرامی اسلام به یادگار گذاشته است. این مکتوبات که شامل پیمان نامه ها، دعوت امراء و رؤسای قبایل به اسلام، فرمان های حکومتی،
حضرت محمد
ارشادنامه ها، امان نامه ها و برخی مکتوبات دیگر پیرامون موضوعات مختلف است، تصویری کامل از اخلاق سیاسی و اجتماعی پیامبر را به تماشا می گذارد. اهمیت این نامه ها در برجسته بودن موضع گیری های حقوقی و سیاسی پیامبر اسلام است و گرچه در برخی از متون آن، ارشادات اخلاقی و حتی تبیین جهان بینی نیز وجود دارد، اما حتی این موارد در پرتو اخلاق سیاسی- اجتماعی پیامبر مورد توجه قرار گرفته اند. همچون متفاوت بودن نامه هایی که پیامبر به پادشاهان مسیحی چون «مقوقس» و «هرقل» نوشته و در آن به آیه مشهور «قل یا اهل الکتاب تعالوا الی کلمه سواء بینناء و بینکم الا نعبد الا الله و لا نشرک به شیئا و لایتخذ بعضنا بعضا اربابا من دون الله فان تولوا فقولوا اشهدوا بانا مسلمون» (2) استناد می کنند با نامه به کسانی چون «خسرو پرویز» که پیامبر لحنی متفاوت را در برخورد با این پادشاه برمی گزینند.

نقد و تحلیل موشکافانه این مکتوبات می تواند سیره و سنت رسول گرامی اسلام را در تمامی ابعاد سیاسی- اجتماعی و حقوق تبیین ساخته و خود سرمایه و منبعی برای تدوین پروتکل های حقوقی جهان اسلام در تمامی ابعاد آن که دارای جامعیت باشد و در برگیرنده حقوق و تکالیف انسان، از یک سو و ارائه آن به سازمان ها و نهادهای حقوقی و سیاسی جهان امروز- به ویژه تمدن غرب- آن هم در عصر و دوره «جهانی سازی» و «دهکده جهانی» از دیگر سو باشد.


دسته: حقوق بشردرسیره پیامبر اعظم

تاریخ : [ 1394/12/18 ] [ 16:12 ] | نویسنده : [رسول گلی زاده ]

ادامه مطلب

داستان ‏«شق صدر» یا شکافتن سینه پیامبر اکرم صلى الله علیه واله که توسط برخی از محدثین و سیره نویسان اهل سنت مانند «مسلم‏» در کتاب صحیح، و ابن هشام در سیره و طبرى در کتاب تاریخ خود، و دیگران (1)، نقل شده، که مورد بحث و ایراد قرار گرفته است. ما در آغاز یکى از روایاتى را که در صحیح مسلم آمده ذیلا براى شما نقل مى‏کنیم ‏و سپس مورد بررسی قرار می دهیم.

شرح داستان

مسلم از انس بن مالک روایت کرده که روزى جبرئیل‏ هنگامى که رسول خدا با پسر بچگان بازى مى‏کرد نزد وى آمده و او را گرفت و بر زمین زد و سینه او را شکافت و قلبش را بیرون ‏آورد و از میان قلب آن حضرت لکه خونى بیرون آورده و گفت: این ‏بهره شیطان بود از تو، و سپس قلب آن حضرت را در طشتى از طلا با آب زمزم شستشو داده آنگاه آن را به هم پیوند داده و بست و در جاى خود گذارد...

پسر بچگان بسوى مادر شیرده او آمده و گفتند: محمد کشته شد!

آنها بسراغ او رفته و او را در حالى که رنگش پریده بود مشاهده‏ کردند!

انس گفته: من جاى بخیه‏ها را در سینه آن حضرت مى‏دیدم.

و در سیره ابن هشام از حلیمه روایت کرده که گوید: آن حضرت ‏بهمراه برادر رضاعى خود در پشت‏ خیمه‏هاى ما به چراندن ‏گوسفندان مشغول بودند که ناگهان برادر رضاعى او بسرعت نزد ما آمد و به من و پدرش گفت: این برادر قریشى ما را دو مرد سفید پوش ‏آمده و او را خوابانده و شکمش را شکافتند و میزدند!


دسته: مقالات

تاریخ : [ 1394/12/17 ] [ 16:10 ] | نویسنده : [رسول گلی زاده ]

ادامه مطلب
حضرت محمد

ماه فروماند از جمال محمد

سرو نروید باعتدال محمد

قدر ملک را کمال و منزلتی نیست

در نظر قدر با کمال محمد

وعده دیدار هر کسی بقیامت

لیله الاسری شب وصال محمد

آدم و نوحو خلیل و عیسی و موسی

آمده مجموع در ظلال محمد

عرصه دنیا مجال همت او نیست

روز قیامت نگر مجال محمد

شمس و قمر بروز حشر نتابند

نور نتابد مگر جمال محمد

وانکه پیرایه بسته جنت و فردوس

بوکه قبولش کند بلال محمد

شاید اگر آفتاب و ماه نتابند

پیش دو ابروی چون هلال محمد

چشم مرا تا بخواب دیده جمالش

خواب نمیکرد از خیال محمد

سعدی اگر عاشقی کنی و جوانی

عشق محمد بس است و آل محمد


سعدی شیرازی


دسته: ویژه ولادت پیامبر - اشعار نبوی

تاریخ : [ 1394/12/16 ] [ 16:8 ] | نویسنده : [رسول گلی زاده ]


از بام و درِ کعبه به گردون رسد آواز

کامشب درِ رحمت به سماوات شده باز

بت های حرم در حرم افتاده به سجده

ارواح رسل راست هزاران پرِ پرواز

کعبه زده بر عرش خدا کوس تفاخر

مکه شده زیبا و دل افروز و سرافراز

جا دارد اگر در شرف و مجد و جلالت

امشب به سماوات کند خاک زمین ناز

از ریگ روان گشته روان چشمة توحید

یا کوه و چمن باز چو من نغمه کند ساز

دشت و دَر و بحر و بَر و جنّ و بشر و حور

در مدح محمد همه گشتند هم آواز

هر ذره کوچک شده یک مهر جهان تاب

هر قطرة ناچیز چو دریا کند اعجاز

جبریل سر شاخة طوبی چو قناری

در وصف محمد لب خود باز کند باز


دسته: ویژه ولادت پیامبر - اشعار نبوی

تاریخ : [ 1394/12/16 ] [ 16:7 ] | نویسنده : [رسول گلی زاده ]

ادامه مطلب
حضرت محمد

اى به ذکر روى تو، تسبیح گردان ماه و مهر

وى به روز و شب جمالت را ثناخوان ماه و مهر

با خیالت رو به ذکر یاجمیل آورده اند

بیش ازین در آتش حسرت مسوزان ماه و مهر

آسمان با صدهزاران دیده مى جوید تو را

رونما، تا رونما آرد به دامان ماه و مهر

در حجاب نور مستورى، ولى با این همه

با نگاهى دل ز کف دادند آسان ماه و مهر

از فروغ روى تو هفت آسمان روشن شده ست

اى رخت را روز و شب آیینه گردان ماه و مهر

چشمشان در خواب هم هرگز نبیند خواب را

در رخ تو مات و حیرانند اینسان ماه و مهر


دسته: ویژه ولادت پیامبر - اشعار نبوی

تاریخ : [ 1394/12/15 ] [ 16:6 ] | نویسنده : [رسول گلی زاده ]

ادامه مطلب
حضرت محمد

جهان سرسبز و خرم گشت از میلاد پیغمبر

منور قلب عالم گشت از میلاد پیغمبر

بده ساقى مى باقى که غرق عشرت و شادى

دل اولاد آدم گشت از میلاد پیغمبر

تعالى الله از این نعمت کز او اسباب آسایش

براى ما فراهم گشت از میلاد پیغمبر

ز لطف و رحمت ایزد ز یمن مقدم احمد

ظهور حق مسلم گشت از میلاد پیغمبر

به شام هفده ماه ربیع و سال عام الفیل

رسالت ختم خاتم گشت از میلاد پیغمبر

بشارت ده به مشتاقان که ز امر قادر منّان

دل ما عارى از غم گشت از میلاد پیغمبر

ز ناموس قدر بشنو تو گلبانگ خطر زیرا

سر نابخردان خم گشت از میلاد پیغمبر

بناى جهل ویران شد ز یمن منجى ات تارک

جهان از علم اعلى گشت از میلاد پیغمبر

دوصد اعجاز شد ظاهر که در عرش عُلى حیران

دوصد عیسى بن مریم گشت از میلاد پیغمبر

بشد دریاچه ساوه تهى از آب و برعکسش

سماوه همچنان یم گشت از میلاد پیغمبر

بشد این فارس چون شمعى، بشد آتشکده خاموش

جهان حق مجسم گشت از میلاد پیغمبر

ز یمن مقدمش منشق جِدار طاق کسرى شد

که حیران خسرو جم گشت از میلاد پیغمبر

بناى ظلم شد ویران ولى در سایه ایمان

بناى عدل محکم گشت از میلاد پیغمبر

قدم در ملک هستى زد چو ختم الانبیاء احمد

مقام ما مقدم گشت از میلاد پیغمبر

نواى بانگ جاء الحق به باطل چیره شد اى دل

نظام دین منظم گشت از میلاد پیغمبر

ز حسن پرتو رویش خجل در مغرب و مشرق

مه و خورشید اعظم گشت از میلاد پیغمبر

من «ژولیده» مى گویم بگو بر دوستارانش

که شرّ دشمنان کم گشت از میلاد پیغمبر


زولیده نیشابوری


دسته: ویژه ولادت پیامبر - اشعار نبوی

تاریخ : [ 1394/12/15 ] [ 16:5 ] | نویسنده : [رسول گلی زاده ]


حضرت محمد

چشم تا وا می‌کنی چشم و چراغش می‌شوی

مثل گل می‌خندی و شب بوی باغش می‌شوی

شکل «عبدالله»ی و تسکین داغش می‌شوی

می‌رسی از راه و پایان فراقش می‌شوی

غصه‌اش را محو در چشم سیاهت می‌کند

خوش بحال «آمنه» وقتی نگاهت می‌کند

با «حلیمه» می‌روی تا کوه تعظیمت کند

وسعتش را ـ با سلامی ـ دشت تسلیمت کند

هر چه گل دارد زمین یکباره تقدیمت کند

ضرب در نورت کند بر عشق تقسیمت کند


دسته: ویژه ولادت پیامبر - اشعار نبوی

تاریخ : [ 1394/12/15 ] [ 16:4 ] | نویسنده : [رسول گلی زاده ]

ادامه مطلب
حضرت محمد

گاهی غزل بخوانم و گاهی غزل شوم

گاهی به تکه پاره ای دل بدل شوم

گاهی که صحبت از لب لعل تو می کنم

انگار که تعارف جامی عسل شوم

جانم غزال تیر نگاه نجیب توست

بی تو چگونه کشته ی تیر اجل شوم

بی مهر تو محلی از اعراب نیستم

وقتی نگاه می کنی اهل محل می شوم

گفتی ز طول سجده مقرب شوی به حشر

بگذار تا حدیث تو را فی المثل شوم

در لحظه ی خطیر حماسه مرا بخوان

ورنه به مکر زهد و ریا معتزل شوم


دسته: ویژه ولادت پیامبر - اشعار نبوی

تاریخ : [ 1394/12/14 ] [ 16:3 ] | نویسنده : [رسول گلی زاده ]

ادامه مطلب



تمامی حقوق مطالب، برای وبلاگ سفير رحمت محفوظ است.

X