امروز:
دعای فرج:
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً.

یکى دیگر از قالب هاى ارتباطاتى، دوستى است. احترام گزاردن، اساسى ترین نوع ارتباط دوستانه است. ایجاد رفاقت و پایدارى آن، به حفظ حرمت ها و تکریم متناسب با جایگاه رفاقت بستگى دارد. «پیامبر همواره اصحاب و یاران خود را با کنیه صدا مى زد تا آنها را اکرام و احترام کرده باشد».1 هنگامى که یکى از یاران و اصحاب را سه روز نمى دید، از حال وى جویا مى شد. اگر در مسافرت بود، در حقش دعا مى کرد و اگر در خانه بود، به دیدارش مى رفت و اگر بیمار بود، به عیادتش مى شتافت. حضرت على علیه السلام درباره وظایف برادرى میان مسلمانان از پیامبر چنین نقل مى کند: مؤمن (مسلمان) به گردن برادرش سى حق دارد که ناگزیر است آنها را نسبت به او ادا کند یا آنکه ببخشد و آن حقوق عبارتند از: از لغزش او صرف نظر کند. به اشک چشم او ترحم کند. عیب هاى او را بپوشاند و عذر وى را بپذیرد. نگذارد کسى از او غیبت کند. او را پند دهد. دوستى اش را حفظ کند. به وعده اى که به او داده است، وفا کند. در بیمارى عیادتش کند. بر جنازه او حاضر شود. دعوتش را بپذیرد. هدیه او را بپذیرد. احسانش را تلافى کند. نعمت او را سپاس گزارى کند. یار و یاور او باشد. ناموس وى را حفظ کند. حاجت و نیاز او را برآورد. اگر عطسه کرد، به او بگوید خدا تو را ببخشد. گم شده او را جست وجو کند. پاسخ سلام وى را بدهد. با او به نیکى سخن گوید. احسان او را به خوبى تلافى کند. قسم هایش را تصدیق کند. با او دوستى کند و هرگز با او ستیزه و دشمنى نکند. او را چه ظالم باشد و چه مظلوم، یارى کند. در صورتى که ظالم باشد، راه یارى کردن او آن است که نگذارد ستم کند و یارى کردن او وقتى که مظلوم باشد، آن است که حق او را از ستمگر بستاند. او را خوار نسازد. هرچه براى خود دوست مى دارد، براى او نیز دوست بدارد و آنچه براى خودش نمى پسندد، براى او نیز نپسندد. از رسول خدا صلى الله علیه و آله شنیدم که مى فرمود: هرگاه شخصى از شما یکى از این حقوق را واگذارد، برادر مؤمن او در قیامت مطالبه مى کند و او نیز محکوم خواهد شد.2 پیامبر اهتمام ویژه اى به رفع نیازهاى یاران خود، از جمله نیازهاى مالى، داشت. «وقتى سلمان مسلمان شد، بدهى زیادى داشت که از پرداخت آن ناتوان بود. هنگامى که پیامبر این خبر را شنید، اعلام کرد که دیگر مسلمانان در پرداخت بدهى سلمان به او کمک کنند. آنان نیز همکارى کردند. خود حضرت هم قطعه طلایى را که هدیه گرفته بود، به سلمان داد تا قرض خویش را ادا کند».3 نمونه دیگر، کمک رسول خدا صلى الله علیه و آله به شخصى به نام ابى حَدرَد است. ابى حدرد به خواستگارى دخترى رفت که مهریه اش را مبلغ زیادى تعیین کردند. وقتى خود را از پرداخت آن ناتوان دید، نزد پیامبر اسلام آمد و از آن حضرت کمک خواست. رسول خدا صلى الله علیه و آله هم به زیاد بودن مبلغ مهریه اعتراض کرد، ولى او را در اداى دینش یارى داد.



دسته:

تاریخ : [ 1395/9/30 ] [ 23:1 ] | نویسنده : [رسول گلی زاده ]


هم نشین شدن با یکدیگر، قالبى براى ایجاد حرمت و احترام نسبت به یکدیگر است. وقتى دو نفر با یکدیگر نشست و برخاست کردند، نسبت به هم وظیفه اى دارند. پیامبر مى فرماید: «أَفْضَلُ الْحَسَنَاتِ تَکْرِمَةُ الْجُلَساءِ؛ بهترین نیکى ها، گرامى داشت هم نشینان است».1

امام حسین علیه السلام مى گوید: از پدرم درباره مجلس رسول خدا صلى الله علیه و آله پرسیدم، فرمود:

[پیامبر] در مجلسش بهره هر کس را مى داد. هیچ فردى از محضر رسول خدا بى بهره نمى ماند و چنان با کرامت برخورد مى کرد که هیچ کس گمان نمى برد که از او گرامى تر هم کسى باشد. مجلس او مجلس گذشت، حیا، راستى و امانت بود. در آن صداها بلند نمى شد. انسان ها در مجلس رسول خدا صلى الله علیه و آله فروتن بودند و بزرگ را گرامى مى داشتند و با کوچک ترها با مهربانى برخورد مى کردند. حاجت انسان حاجتمند را بر خویش مقدّم مى داشت و روا مى کرد. غریب و بى کس را نگه دارى و به او رسیدگى مى کرد.


دسته:

تاریخ : [ 1395/9/29 ] [ 23:0 ] | نویسنده : [رسول گلی زاده ]


در اسلام، میهمان حرمت ویژه اى دارد. عبارت مشهور «اَکْرِم الضِّیفَ وَلَوْ کانَ کافراً؛ میهمان را اکرام کن، هرچند کافر باشد» بر همین معنا دلالت مى کند. درباره تکریم میهمان کافر و مسلمان تفاوتى وجود ندارد. همین که فردى به عنوان میهمان وارد خانه شد، باید جایگاه ویژه اى براى او در نظر گرفت. از نظر پیامبر، احترام به میهمان و رسیدگى به او واجب است: «مَنْ کانَ یُؤمِنُ بِاللّه وَ الْیَوْمِ الاخِرِ فَلْیُکْرِمْ ضَیْفَه؛ هر که به خدا و روز واپسین ایمان دارد، باید میهمانش را اکرام کند.»1 رسول خدا صلى الله علیه و آله در حدیث دیگرى مى فرماید: «اِذا جاءَکُم الزّائِرُ فَأَکْرِمُوه؛ هرگاه کسى به دیدارتان آمد، او را گرامى دارید».2

برخى رفتارهاى پیامبر در برابر میهمان، بیانگر حرمت و احترامى است که آن حضرت براى آنان قائل بود. «هنگامى که گروه هایى به دیدار پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله مى آمدند، آن حضرت بهترین لباس هاى خود را مى پوشید و اصحاب را نیز به این کار امر مى کرد».3

پوشیدن بهترین لباس ها و برقرارى ارتباط رسمى فراتر از روابط معمولى، نشان دهنده اهمیت و ارزشمندى جایگاه میهمان است. امام موسى بن جعفر علیه السلام ، مى فرماید: «هنگامى که براى پیامبر میهمان مى آمد، همچنان با او بر سر سفره مى نشست و هرگز پیش از میهمان دست از سفره نمى کشید.»4 غزالى مى گوید: «سنت پیامبر این بود که میهمان را تا در خانه بدرقه مى کرد».5

در حدیثى از شیوه رفتار امام جعفر صادق علیه السلام با میهمان چنین مى خوانیم: «جماعتى از قبیله جهنیه نزد امام صادق علیه السلام آمدند. چون خواستند از نزد ایشان بروند، امام صادق علیه السلام دستور داد تا براى آنان توشه مسافرت ببندند و به آنان صله داد، ولى به غلامان خود فرمود در بستن بارهایشان به آنان کمک نکنند. چون میهمانان از مقدمات حرکت فارغ شدند و براى خداحافظى خدمت آن حضرت آمدند، پرسیدند: یا بن رسول الله! به بهترین شکل از ما پذیرایى کردى. پس چرا در آخر به غلامان خود دستور دادى تا در بستن بارها به ما کمک نکنند؟ حضرت فرمود: ما اهل بیت، میهمانان را براى رفتن از نزد خود کمک نمى کنیم».6  

 پی نوشت ها:

1 . جامع الاخبار، ص 377، ح 1553.

2 . الفردوس، ج 1، ص 339، ح 1350.

3 . الطبقات الکبرى، ج 4، ص 258.

4 . سنن النبى، ص 130.

5 . همان، ص 131.

6 . همان، ص 130.               


دسته:

تاریخ : [ 1395/9/28 ] [ 22:59 ] | نویسنده : [رسول گلی زاده ]




تمامی حقوق مطالب، برای وبلاگ سفير رحمت محفوظ است.

X