روزی عثمان مقدارى خرما براى پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم آورد. همزمان نیازمندى خدمت پیامبر رسید و درخواست کمک کرد. پیامبر همان مقدار خرما را به نیازمند داد. عثمان خرما را از فقیر خرید و آن را به پیامبر بازگرداند.
فقیر تا سه بار درخواست خود را تکرار کرد و هر بار خرما را دوباره به عثمان فروخت. وقتى براى بار چهارم فقیر درخواست خود را تکرار کرد، پیامبر فرمود: تو نیازمندى یا فروشنده؟!
در این هنگام آیه شریفه «و اما السائل فلاتنهر" (ضحى /10) فرود آمد.
از این فراز داستان، سراینده مثنوى در تبیین مقام نیازمندان بهره مىگیرد. او در قصه «در بیان این که چنان که گدا عاشق کرم است...» از جود و کرم مىگوید و این دو را نیازمند وجود گدایان مىخواند. چنان که روى زیبا رویان از آینه زیبا مىشود. روى احسان و کرم نیز از گدایان نمایان مىگردد.
بنابر این گدایان چون آینه هستند و نباید با برخورد نادرست با ایشان آینه را تیره و تار ساخت و از شفافیت انداخت.
به همین جهت در سوره «الضحى» پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم از برخورد ناروا با گدا منع مىشود:
مولانا جلال الدین محمد بلخی در این باب چنین سروده است:
بانگ مىآمد که اى طالب بیا
جود، محتاج گدایان، چون گدا
جود مىجوید گدایان و ضعاف
همچو خوبان، کآینه جویند صاف
روى خوبان ز آینه زیبا شود
روى احسان از گدا پیدا شود
پس از این فرمود حق در والضحى
بانگ کم زن اى محمد بر گدا
چون گدا آیینه جود است، هان
دم بود بر روى آیینه زیان *
*جلال الدین محمد بلخی، مثنوى 2448-2444/1.
منبع:
نشریه پژوهش های قرآنی، بهرههاى مولانا از داستان پیامبر (ص)در قرآن، محمد بهرامی، شماره 46
«مهرورزی» از زیباترین آموزههای اخلاقی است که نقش سازنده و مؤثری را جهت گرایش انسانها به سوی حق و عدالت ایفا میکند و در بسیاری از موارد ارتباطات را صمیمیتر کرده و آتش کینهها و اختلافات را خاموش میسازد.
حضرت علی (ع) میفرماید: «قلوب الرّجال وحشیّةٌ فمن تألّفها اقبلت علیه؛(1) دلهای انسانها بیگانه و نا مأنوس است و هر کس از راه مهرورزی و محبت وارد شود، با آن الفت میگیرد.» بر همین اساس سعدی شیرازی چنین سروده است:
بنده حلقه به گوش ار ننوازی برود لطف کن لطف که بیگانه شود حلقه به گوش(2)
نبی مکرّم اسلام (ص) به عنوان کاملترین اسوه راستین بشریّت، نسبت به تمام مردم بسیار صمیمی و مهربان بود. آن بزرگوار با داشتن این خصلت ستودنی توانست در طول 23 سال دلهای بسیاری را شیفته مکتب خویش کند و از منجلاب ضلالت به صراط مستقیم هدایت نماید. قرآن کریم در این زمینه میفرماید: «و ما ارسلناک الّا رحمةً للعالمین؛(3) ما تو را جز رحمتی برای جهانیان نفرستادیم.»
و پیامبر اعظم (ص) فرمود: «اگر مهربانی و ملاطفت به صورتی مجسّم شود، آن چنان زیباست که خداوند مخلوقی زیباتر از آن را نیافریده است.»(4)
اشاره:
در سیره پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله و سلم) ، وصایای فراوانی است که ایشان آن ها را گاهی به امیرالمومنین(علیه السلام) و گاهی به اصحاب خاص خود مانند ابوذر، سلمان و ابن مسعود می فرمود.
به جاست همزمان با سالروز رحلت پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه وآله و سلم)، در جستجوی راه زندگیمان کمی بیشتر در فرازی از وصایای آن حضرت به ابن مسعود ، بیندیشیم :
" . . . ابن مسعود می گوید من دیدیم رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) گریه می کند. به آن حضرت گفتم چه چیز باعث گریه شما شده است؟ فرمود: " شفقت و رحمت نسبت به این گنهکاران از امتم . . . "
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در بخشی از این سخنان به ریشه یابی گناهان می پردازد و می فرماید :
" ای ابن مسعود از مستی گناه پرهیز کن ، زیرا همانگونه که شراب مست کننده است ، گناه هم مست کننده است. . . "
همانگونه که انسان مست نیروی ادراکی خود را از دست داده، درست نمی بیند، نمی شنود و نمی اندیشد ، انسان معصیت کار نیز این چنین است و بین آنچه برای (سعادت) او زیانبار و سودمند است ، فرقی نمیگذارد. لذا آن حضرت به این آیه شریفه استناد کردند که : " آنها نا شنوا، لال و نابینا هستند؛ لذا (از راه خطا) باز نمیگردند!"(1)
رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در ادامه وصیت خود به ابن مسعود با استشهاد به آیاتی همچون آیه 7 سوره کهف ، که خداوند در آن می فرماید : " ما آنچه را روی زمین است ، زینت آن قرار دادیم." (2) ، در حقیقت به ما می فهمانند که گناهکاران آنچه را که زینت حقیقی آنهاست ، نمی فهمند و آنچه را که زینت واقعی شان نیست، زینت خود میپندارند. آنچه روی زمین است ، زینت زمین است ، نه زینت انسان . . .
زیور زمین در آینده ای نزدیک پژمرده خواهد شد و انسان را رها می کند ؛ همانگونه که پروردگارمان نیز می فرماید : "این زرق و برق ها پایدار نیست، و ما (سرانجام) قشر روی زمین را خاک بی گیاهی قرار میدهیم." (3)
اما زینت واقعی انسان آن چیزی است که جاودانه بوده چه قبل از مرگ، چه در حال مرگ و چه پس از مرگ به حال او سودمند باشد . پس آن کس که فقط به فکر خانه، فرش و بوستان خوب است زمین را مزین کرده و اگر جانش را با علم و تقوی مزین نکند ، کوشش هایش بی حاصل .