مدینه ایمان، «رسول رحمت» را از دست داده است.
و مکه توحید، «محور وحدت» را،
و امت محمد، یک «پدر» را،
که راهنمای پیروان و فرزندان معنوی به سعادت ابدی و رضوان پروردگار است.
و چه غمی است سنگین، غم یتیمی!
مدینه در سوگ نشسته است،
اما در رواق چشمهای اشکبار، انعکاس جاودانگی بزرگمردی هویداست که درهای فراوان به افق ابدیت به روی «امت محمدی» گشوده است.
داغ جانکاه «رحلت رسول» را، که قیامت اندوه و محشر غم است. شکوه دین نبوی و فروغ نام محمد(ص) و زنده بودن تعالیمش تسلی میبخشد.
امروز، کدام پرچم بر بلندای بشریت معاصر در اهتزاز است؟ جز پرچم اسلام و جز نام پیامبر؟
در روز 28 صفر، پیامبر رحمت چشم از جهان فرو بست و به جوار رحمت خدا پر کشید و با گفتن «الی الرفیق الاعلی...»، عرش نشین شد و ما خاک نشینان را به فراق ابدی مبتلا ساخت.
اما خرسندیم که «راه»، پس از آن «رهبر» تداوم یافت و میراث نبوی در قالب فرهنگ «امامت» جاودانه شد.
امروز، «محمد» زنده است،
در اذانی که موذن فریاد برمیآورد،
در ترنم آیات قرآن که در جهان طنین افکن است،
در هر زمین و سرزمینی که «نماز» اقامه میشود و «خدا» یاد میگردد و «عدالت» را فریاد میزنند و «حق» را میخواهند.
در مقاومت هر فلسطینی
۱ | گریونه چشای عالم | محمود کریمی | دانلود |
۲ | رحلت پیغمبر و قتل حسن است... | سعید حدادیان | دانلود |
۳ | امشب روح دین زتن جدا شد | محمد رضا طاهری | دانلود |
۴ | آقا به خاطر دل خیرالنساء (س) بیا... | محمد رضا طاهری | دانلود |
۵ | امروز فاطمه (س) صاحب عزاست | سعید حدادیان | دانلود |
۶ | ببین که بی قراره بابا | محمود کریمی | دانلود |
۷ | خونچکان عرش و فلک در ماتم پیغمبر است | محمد رضا طاهری | دانلود |
۸ | بیایید آی رفقا با همین سینه زنا | محمود کریمی | دانلود |
داغی اگر نبود که گریان نمیشدیم/لطفی اگر نبود مسلمان نمیشدیم
یا ایها الرســــول بدون دعـــای تـــو/از پیروان عتــــرت و قرآن نمیشدیم
حضرت محمد مصطفی (ص) میفرمایند:
من [از میان شما میروم و] دو چیز گرانبها را در میان شما میگذارم، اگر بعد از من به آن دو تمسک نمودید، گمراه نمیشوید. یکی از آن دو از دیگری بزرگتر است و آن کتاب خدا، [قرآن کریم است که چون] ریسمانی از آسمان به زمین کشیده شده [یک سر آن به دست خدا و سر دیگر آن به دست مردم است] و [دیگری،] عترت و اهل بیت من هستند؛ و این دو هرگز از هم جدا نمیشوند، تا سر حوض کوثر بر من وارد شوند. پس دقّت کنید، با عترت من چگونه رفتار خواهید کرد. (بحارالانوار، علامه مجلسی، ج 23، ص 108؛ خلاصه عبقات الانوار، علی الحسینی المیلانی، ج 1، صص 18 - 28)
رحلت پیامبر اعظم، معراج وصال اوست با حضرت دوست.
پیامبر یک حقیقت جاری است در جریان زمان؛ یک حقیقت جاری که پیامش همیشه نامکرر است و همواره شنیده خواهد شد، در مأذنههای معنویت...
یا رسول الله (ص)؛ مثل تو دیگر در پهنه زمین تکرار نخواهد شد، اما با تکرار صلوات بر تو، نور حضورت را در قلب خود و برای همیشه احساس میکنیم.
درود بر تو ای پیامآور اخلاق و ایمان، که آنچه شرط بلاغ بود، به جای آوردی و هرچه آزار روزگار، بر خود هموار کردی.
درود بر تو که خُلق عظیمت، مکارم اخلاق را به تمامت رساند.
و زیان کارند آنان که بر میراث تو، بر کتاب وحی و عترت پاکت، ستم روا داشتند و فرجام نیک، فقط برای پرهیزکاران است.
یا رسول الله (ص)؛ امروز ماتم سرای دل را به نام تو، سیه پوش کردهایم و نام مبارک تو را با درود و تحیت بر زبان جاری میسازیم.
یا رسول الله (ص)؛ با غروب آفتاب تو، کعبه تا قیامت سیه پوش گشته و زمزم، اشک عزا به رخسار مکه میریزد.
پیامبر اکرم (ص) فرمودهاند:
دو خصلت است که نیکتر از آن نیست: ایمان به خدا و سود رساندن به بندگان خدا. نهج الفصاحة، ص 303، ح 1446
إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیْتِی وَ إِنَّهُمَا لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّى یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْضَ مَا إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا (الارشاد، ج1، ص233)
در اینجا تنها به نقل همین قسمت از حدیث ثقلین بسنده می کنیم.
سخنان پیامبر صلی الله علیه وآله چند بُعدی است و انتظار داریم که در یک جمله به ظاهر ساده، چندین معنای عمیق با هم نهفته باشد. در اینجا به تعدادی از این معانی که به ذهنمان می رسد اشاره می کنیم:
ا- از «انّی تارک فیکم» و «حتی یردا علیّ الحوض» می فهمیم که قرآن و عترت دو ودیعه ای هستند که از جنس پیامبر صلی الله علیه وآله هستند. به واسطه وجود او پدید آمده اند و به او باز می گردند و در غیاب او در زندگی دنیا، می توانند نقش پیامبر صلی الله علیه وآله را ایفا کنند.
«لن» در عربی در مواقعی به کار می رود که کاری در آینده هرگز رخ ندهد. بنابراین معنای «انهما لن یفترقا» آن است که قرآن و عترت هرگز از همدیگر جدا نخواهند شد که از آن نتایج فراوانی حاصل می شود.
براستی جامعه دینداران ما تا چه حدّ با رسول اکرم (صلی الله علیه واله) آشناست؟ آیا از سیره آن بزرگوار آنقدر می دانیم که بتوانیم به اندازه یک صفحه مطلب بنویسیم؟ ما تا چه حدّ به این آیه روشن و گویای قرآن مجید توجه داریم که «لقد کان لکم فی رسول الله اسوة حسنة لمن کان یرجو الله و الیوم الآخر و ذکرالله کثیراً (1)؛ براستی که رسول خدا الگو و سرمشق نیکو برای شماست برای کسی که امید به خدا و روز واپسین دارد و بسیار خدا را یاد کرد» .
آری از همان آیه شریفه می توان دریافت که کسانی به دنبال اقتدار به رسول الله می روند که امید به خدا و قیامت دارند و بسیار به یاد خداوند هستند. متاسّفانه اگر ما خیلی به فکر الگو گرفتن از آن وجود نورانی نیستیم باید کمی به تأمّل وادار شویم و علاج مشکل را دریابیم.
آری سخن این مقاله اینست که حضرت خاتم الانبیاء (علیه و علی آله الصلاة و السلام) هر چند رسول خوبیها هستند اما در مرحله قبل از آن رسول عقلانیت هستند و در پرتو عقلانیت بسیار بالا به اعلی درجه عبودبیّت رسیده اند، تا نامیده شده اند به رسول خوبی ها!
اجازه بدهید به همین اندازه بسنده کنم و نمونه های از احادیث شریف حضرت را ذکر نمایم تا اندکی از جامعیت شخصیت آن پیشوای عالی مقام رخ هویدا کند و مطالب ما صرف ادعا نباشد :
- می فرمود: دو چیز را از دنیای شما دوست می دارم : زن و عطر، و نور چشم من در نماز است.
- می فرمود: بهترین شما خوش رفتارترین شما با خانواده خویش است و من خوش رفتارترین شما با آنهایم. جز کریمان، زنان را تکریم نمی کنند و جز انسانهای پست به زنان اهانت نمی نمایند. (مختصر تاریخ دمشق، 7/50)
- می فرمود: کاملترین مومنان از نظر ایمان خوش اخلاق ترین آنهاست . (تحت العقول، /47 )
- می فرمود: در بخشش میان فرزندان دختر و پسر برابری را رعایت کنید که اگر می خواستم یکی را بر دیگری برتری دهم دختران بودند. (جامع الصغیر، 2/282 )
- می فرمود: همانا برای کامل کردن ارزشهای اخلاقی مبعوث شده ام .(مجموعه درام 1/89 )
- می فرمود: همانا برای تعلیم و یاد دهی مبعوث شده ام. (منیته المرید /10 )
- می فرمود: از ظلم کردن بپرهیزید که در روز قیامت سبب ظلمات و تاریکی ها می شود. (کافی2/332 )
خداوند در چندین آیه از قرآن ، خود را به دو صفت « رۆوف و رحیم » توصیف نموده است که صفت رۆوف برای مبالغه می باشد ، به عنوان مثال : «ربنا إنک رئوفٌ رحیمٌ »(3) معنای «رئوف و رحیم» نیز شاید نیازی به توضیح نداشته باشد اما نکته جالب این جاست که خداوند همین دو صفت را برای رسول رحمتش اثبات نموده در آن جا که فرمود:
«لقد جائکم رسولٌ من أنفسکم عزیزٌ علیه ما عنتّم حریصٌ علیکم بالمۆمنین رئوفٌ رحیمٌ » (4)
فرستاده ای به سوی شما آمده است که از خودتان است ، سخت است بر او آنچه شما را می رنجاند ، بر [هدایت و نجاتِ] شما حریص است ، نسبت به مۆمنین با رأفت و رحمت برخورد می کند !
خوشرفتاری با مردم
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ :اتّق اللَّه حیثما کنت و أتبع السّیّئة الحسنة تمحها و خالق النّاس بخلق حسن.
هر کجا هستى از خدا بترس؛ به دنبال گناه، کار نیک انجام بده تا آن را محو کند و با مردم خوش اخلاق و نیکو رفتار باش.[1]
محبوب ترین بنده در پیشگاه الهی
أحبّ عباد اللَّه إلى اللَّه أحسنهم خلقا.
بهترین بندگان در پیش خدا کسى است که خلقش نیکتر باشد.[2]
اجتناب از ظلم به دیگران
معمولا انسان نسبت به چیزهایی که بیشتر نگران است سفارش بیشتری میکند مثل مادری که در سفر فرزندش نگران است بیشتر تلفن میکند، از مسیر و جادهای که وزارت راه بیشتر نگرانی دارد قدم به قدم(علامت های) احتیاط، احتیاط، آهستهتر، آهسته، حداکثر سرعت 30 کیلومتر میگذرد.
شاید بتوان گفت که کلامی را بیشتر از این سفارش نکرده که: «إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ مَا إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیْتِی وَ إِنَّهُمَا لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّى یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْضَ»(وسائلالشیعة، ج27، ص33)
(بدرستی که من دو چیز سنگین و گرانبها در میان شما میگذارم کتاب خدا و اهل بیتم هرکس به این دو تمسک کند گمراه نمیشود... و این دو از هم جدا نمیشود تا در بهشت نزد حوض کوثر بر من وارد شوند) اتفاقا چیزی را که بیشترین سفارش را حضرت داشت و میترسید گرفتارش شد حدود صدبار این کلام را تکرار کرد.
این که فرمود«لَنْ یَفْتَرِقَا» از هم جدا نمیشوند این دو، پس کسی که گفت «حَسْبُنَا کِتَابُ اللَّهِ»(المناقب، ج1، ص236) کتاب خدا قرآن بس است) باید گفت حرفش درست نیست. گفتند قرآن کافی است. و به همین واسطه و شعار امام علی علیهالسلام را خانه نشین کردند.
ما میگوییم اگر کتاب خدا بس است چرا حضرت صدمرتبه فرمود این دو (کتاب و عترت) از هم جدا نمیشوند، مگر نسخه بدون طبیب و ماشین بدون راننده و کتاب بدون معلم میشود، اینها با هم مفید است مثل سوزن و نخ، از هم جدا بشوند کاربرد ندارند، مکتب باید کنار رهبر باشد، هرگز جدا نمیشوند تا قیامت.
بی شک انسان هر چه از رشد عقلی بیشتری برخوردار باشد، خوشبختی او در دنیا و آخرت بیشتر از دیگران خواهد بود و هر چه از این نعمت کمتر بهره بگیرد، در دنیا و آخرت بدبختی و فلاکت را برای خود به ارمغان می آورد. فرد عاقل ممکن است که مرتکب گناه و لغزش شود، ولی عقل و خردش او را از غوطه ور شدن در آلودگی ها باز می دارد و در پرتو عقل و هوشش، راه توبه و بازگشت را در پیش می گیرد، ولی شخص احمق، وقتی به لغزش و انحراف روی آورد، آن چنان در عصیان و نافرمانی غوطه ور می شود که علاوه بر بسته شدن راه های بازگشت و دشواری مسیر توبه، زیان فراوانی را بر وجود خویش وارد می سازد.