او زندگی بی آلایشی داشت و زوائد معیشت را از زندگانی خود دور نمود. امام محمد باقر علیه السلام می فرماید: فرشته ای خدمت رسول خدا آمد و گفت: ای محمد! خدایت سلام می رساند و می فرماید: اگر بخواهی سرزمین مکه را برای تو از طلا پر سازم. رسول خدا سر بسوی آسمان بلند کرده عرض کرد: خدایا ! این حال برای من بهتر است که یک روز از غذا سیر شوم و سپاسگزاری تو را کنم و روز دیگر گرسنه باشم و از تو گدایی کنم.
تعالیم پیامبر رحمت، ادبیات اخلاقی تخریبی و هتاکانه را نمیپذیرد در بزرگداشت هفته وحدت هر چه از ایام و لیالی و فصول و سالها سپری میشود، جلوههای مختلف "اخلاق"و "رفتار" بیشتر در محاق میرود و گرد و غبار غفلت و غربت بر آن مینشیند. این مسامحه و فاصله از اخلاق در ابعاد گوناگون حیات اجتماعی و سیاسی و در همه مواجهات و تعاملات به گونهای روبه فزونی میرود که گویا در مجموعه معارف و تعالیم اسلام حقیقتی به نام اخلاق وجود ندارد و باید اسلام فقط در مبانی اعتقادی و احکام عبادی محدود شود و برای همیشه از نظام اجتماعی و مدیریتهای گوناگون فرهنگی و علمی و سیاسی و حکومتی جدا و منزوی گردد، حال آنکه در اهمیت اخلاق و رفتار اسلامی همین بس که "میوه دین" به شمار میرود. یعنی درخت تناور دین، ریشههایی دارد که اصول و مبانی اعتقادی آن هستند، و شاخ و برگهایی دارد که عبادات آن میباشند، و حاصل این درخت ریشه و شاخ و برگ انبوه یافته، میوههای شیرین اخلاق است که باید در روابط اجتماعی و سیاسی و تعاملات و مدیریتها به بهرهبرداری برسد تا جانها معطر شوند و دلها خوشبو گردند و فضای فعالیتها و تلاشها و پیوندها سرشار از مهر و صمیم?ت و وحدت و وفاق گردند و کدورت و کینهها رخت بندند و تفرقه و تشتتها رنگ ببازند و اکرام و احترام و بزرگداشت یکدیگر به زیباترین وجه رخ ظاهر سازند0
پیامبر اکرم(ص) میفرماید:
"بعثت لاتمم مکارم الاخلاق"
"من مبعوث شدهام برای تکمیل مکارم اخلاقی"(1)
مفهوم این سخن عمیق این است که اخلاق به طور عام و گسترده و در همه موضوعات و ابعاد و جنبهها، و به طور خاص در تکر?م شخصیت افراد جامعه از جایگاهی رفیع و نقشی عظیم برخوردار است.
حضرت محمد صلی الله علیه وآله همچون خورشید تابان در آسمان انسانیت می درخشید و کالبد ارزشهای والای اخلاقی و کمالات و سجایای انسانی را روح می بخشید. ایشان الگوئی به تمام معنا از جمیع کمالات و امتیازاتی که یک انسان در همه ابعاد وجودی خود می تواند داشته باشد در زندگی سراسر عظمت و شگفت انگیز آن حضرت ترسیم شده است که برای همیشه چون مشعلی فروزان فراراه آدمیان پرتو افشانی می نماید. دراین مجال برانیم شمه ای از اخلاق ملکوتی ان حضرت را بیان نماییم.
او زندگی بی آلایشی داشت و زوائد معیشت را از زندگانی خود دور نمود. امام محمد باقر علیه السلام می فرماید: فرشته ای خدمت رسول خدا آمد و گفت: ای محمد! خدایت سلام می رساند و می فرماید: اگر بخواهی سرزمین مکه را برای تو از طلا پر سازم. رسول خدا سر بسوی آسمان بلند کرده عرض کرد: خدایا ! این حال برای من بهتر است که یک روز از غذا سیر شوم و سپاسگزاری تو را کنم و روز دیگر گرسنه باشم و از تو گدایی کنم.
رسول خدا صلی الله علیه وآله در این ارتباط می فرمایید: از خوشبخت ترین مردم در نظر من مۆمنی است که متعلقادش کم و از نماز بهره مند باشد. از روزی به حد کفاف قناعت کند و به آن بسازد تا به خدای خویش برسد و خدای را به خوبی پرستش کند .
حضرتش در جای دیگر می فرماید: زهد در دنیا کوتاه کردن آرزوهاست و شکر نعمت و خودداری از آنچه خدا حرام کرده است.
خیلی برام جالبه که چه طور پیامبر اسلام توانست با سرعت بسیار زیاد قلب های مشرکین و کافرین مکه را به خود جذب کند و آئین خود را در سرتاسر جزیره العرب گسترش دهد، سوال من این است که چه عواملی سبب این موفقیت شد ؟
در گسترش اسلام عوامل مهمی دخیل بوده است که از جمله آنها می توان به تخصص پیامبر در علوم تربیتی اشاره کرد علومی که امروزه نقش مهمی در تحول جامعه دارد و پیامبر اعظم با بکار گیری فنون علوم تربیتی توانست آئین اسلام را در آن منطقه گسترش دهد و توجه بسیاری از افراد را به خود جلب کند .
آیات الهی به خوبی این تکنیک ها را به تصویر می کشد ، که هر فرد و یا مدیری می تواند به بکار گیری این تکنیک ها به موفقیت دست پیدا کند که به برخی از آنها اشاره می شود:
1)با دلسوزی و جانفشانی برای تربیت مردم تلاش می کرد
که خداوند متعال در این راستا به پیامبرش می فرماید:(فَلَعَلَّکَ بَاخِعٌ نَفْسَکَ عَلَى آثَارِهِمْ إِن لَمْ یُۆْمِنُوا بِهَذَا الْحَدِیثِ أَسَفاً: شاید تو بر پى آنان، اگر به این سخن ایمان نیاورند، خود را از اندوه خواهى کشت.) (کهف: 6)
در این موقع سوادة بن قیس برخاست و گفت: موقع بازگشت از نبرد 'طائف' در حالی که بر شتری سوار بودید، تازیانه خود را بلند کردید که بر مرکب خود بزنید، اتفاقا تازیانه بر شکم من اصابت کرد، من اکنون آماده گرفتن قصاصم.
به گزارش قدس آنلاین به نقل ازافکار: در یکی از روزهای بیماری در حالی که سرش را با پارچهای بسته بود و علی علیه السلام و فضل بن عباس زیر بغلش را گرفته بودند و پاهایش بر زمین کشیده میشد، وارد مسجد شد و روی منبر قرار گرفت و شروع به سخن فرمود و گفت: مردم وقت آن رسیده است که من از میان شما غائب گردم، اگر به کسی وعده دادهام، آمادهام انجام دهم و هر کس طلبی از من دارد، بگوید تا بپردازم.
در این موقع مردی برخاست و عرض کرد: چندی قبل به من وعده دادید که اگر ازدواج کنم، مبلغی به من کمک کنید، پیامبر فورا به فضل دستور داد که مبلغ مورد نظر او را بپردازد و از منبر پایین آمد و به خانه رفت. سپس روز جمعه، سه روز پیش از وفات خود، بار دیگر به مسجد آمد و شروع به سخن نمود و در طی سخنان خود فرمود: هر کسی حقی بر گردن من دارد برخیزد و اظهار کند، زیرا قصاص در این جهان، آسانتر از قصاص در روز رستاخیز است.
در این موقع سوادة بن قیس برخاست و گفت: موقع بازگشت از نبرد "طائف" در حالی که بر شتری سوار بودید، تازیانه خود را بلند کردید که بر مرکب خود بزنید، اتفاقا تازیانه بر شکم من اصابت کرد، من اکنون آماده گرفتن قصاصم.
اجازه بدهید به همین اندازه بسنده کنم و نمونه های از احادیث شریف حضرت را ذکر نمایم تا اندکی از جامعیت شخصیت آن پیشوای عالی مقام رخ هویدا کند و مطالب ما صرف ادعا نباشد :
- می فرمود: دو چیز را از دنیای شما دوست می دارم : زن و عطر، و نور چشم من در نماز است.
- می فرمود: بهترین شما خوش رفتارترین شما با خانواده خویش است و من خوش رفتارترین شما با آنهایم. جز کریمان، زنان را تکریم نمی کنند و جز انسانهای پست به زنان اهانت نمی نمایند. (مختصر تاریخ دمشق، 7/50)
- می فرمود: کاملترین مومنان از نظر ایمان خوش اخلاق ترین آنهاست . (تحت العقول، /47 )
- می فرمود: در بخشش میان فرزندان دختر و پسر برابری را رعایت کنید که اگر می خواستم یکی را بر دیگری برتری دهم دختران بودند. (جامع الصغیر، 2/282 )
- می فرمود: همانا برای کامل کردن ارزشهای اخلاقی مبعوث شده ام .(مجموعه درام 1/89 )
- می فرمود: همانا برای تعلیم و یاد دهی مبعوث شده ام. (منیته المرید /10 )
- می فرمود: از ظلم کردن بپرهیزید که در روز قیامت سبب ظلمات و تاریکی ها می شود. (کافی2/332 )
خداوند در چندین آیه از قرآن ، خود را به دو صفت « رۆوف و رحیم » توصیف نموده است که صفت رۆوف برای مبالغه می باشد ، به عنوان مثال : «ربنا إنک رئوفٌ رحیمٌ »(3) معنای «رئوف و رحیم» نیز شاید نیازی به توضیح نداشته باشد اما نکته جالب این جاست که خداوند همین دو صفت را برای رسول رحمتش اثبات نموده در آن جا که فرمود:
«لقد جائکم رسولٌ من أنفسکم عزیزٌ علیه ما عنتّم حریصٌ علیکم بالمۆمنین رئوفٌ رحیمٌ » (4)
فرستاده ای به سوی شما آمده است که از خودتان است ، سخت است بر او آنچه شما را می رنجاند ، بر [هدایت و نجاتِ] شما حریص است ، نسبت به مۆمنین با رأفت و رحمت برخورد می کند !
خوشرفتاری با مردم
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ :اتّق اللَّه حیثما کنت و أتبع السّیّئة الحسنة تمحها و خالق النّاس بخلق حسن.
هر کجا هستى از خدا بترس؛ به دنبال گناه، کار نیک انجام بده تا آن را محو کند و با مردم خوش اخلاق و نیکو رفتار باش.[1]
محبوب ترین بنده در پیشگاه الهی
أحبّ عباد اللَّه إلى اللَّه أحسنهم خلقا.
بهترین بندگان در پیش خدا کسى است که خلقش نیکتر باشد.[2]
اجتناب از ظلم به دیگران
حضرت محمد صلی الله علیه و آله نمونه انسانی کامل و الهی است که شایسته اسوه و الگو قرار گرفتن است.
واژه اسوه سه بار در قرآن آمده است: دو بار در مورد حضرت ابراهیم علیه السلام (ممتحنه/4 و 6) و یک بار در مورد حضرت محمد صلی الله علیه و آله به کار رفته است. بر اساس آیه بالا، پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله سرمشق و الگویی نیکو در امور دنیا و آخرت است. آن حضرت در ایمان و اخلاص، در زهد و تقوا، صبر و استقامت، توکل و فداکاری، شجاعت و دلاوری، نظم و پاکیزگی، عبادت و خودسازی و در تمام کردارها و گفتارها کاملترین سرمشق برای انسانها به شمار می رود.
رأفت
پیامبر اسلام اشتیاق فراوانی به هدایت بندگان خداوند داشت و از گمراهی آنان به شدت رنج می برد. خداوند در این زمینه فرمود: لَقَدْ جَاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیکُمْ بِالْمُۆْمِنِینَ رَۆُوفٌ رَحِیمٌ )توبه/128(؛ همانا پیامبری از خودتان آمد که رنج بردن شما بر او گران است و به «ایمان» و «نجات» شما بسیار حریص است.
آن حضرت چنان به هدایت مردم حریص بود که احتمال می رفت حتی جان خود را در این راه از دست بدهد. از این رو، این آیه نازل شد: لَعَلَّکَ بَاخِعٌ نَفْسَکَ أَلَّا یکُونُوا مُۆْمِنِینَ (شعراء/3)؛ شاید به خاطر آنکه آنها ایمان نیاوردند، خود را به هلاکت افکنی.
زندگی انسان می تواند انسانی باشد و انسان وار و با ویژگی های ادب و فرهنگ و منش انسانی و رعایت متقابل کرامت و حقوق و حدود و مقررات مورد توافق جامعه برای یک زندگی خوب و آرام و سعادت جویانه و خردورزانه باشد
رسول گرامی اسلام (ص) در این باره میفرمایند:
در زندگی ات، پرهیزگار و پرواپیشه باش تا خداپرست ترین مردم باشی، و قناعت ورز تا سپاسگزارترین مردم گردی، هر آن چه برای خود دوست داری برای مردم هم دوست بدار تا با ایمان به حساب آیی، و با همسایه های خود همسایگی را نیکوکن تا مسلمان باشی ... (نهج الفصاحه 2187)
آنچه را برای خود ناخوشایند می نگری به دیگری هم مپسند و آنچه را برای خود دوست میداری همان را برای برادرت نیز دوست بدار. (نهج الفصاحه 2700)