امروز:
دعای فرج:
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً.

پیروزی در جنگ، تنها به امکانات نظامی نیست. آنچه پیروزی در جنگ را تضمین می کند، روحیه رزمندگان است. اگر روحیه جوانان و نوجوانان عالی باشد، دشمن نمی تواند پیروز شود. «نوشته اند سربازان ایتالیایی در جنگ جهانی دوم، از سازمان دهی و تسلیحات ممتازی برخوردار بودند و شمار آنها نیز بسیار بود، ولی هیچ کدام اینها سودمند نبود؛ زیرا روحیه ها شکست خورده بود. ازاین رو، در جنگ مشترک با آلمان ها، سربار آنان بودند. به گونه ای که متفقین هر جایی را که سربازان ایتالیایی حضور داشتند، از نظر نظامی بی اهمیت می پنداشتند».1 پیامبر خدا در تمام جنگ ها به این نکته توجه داشت. ازاین رو، مسلمانان همیشه با روحیه ای مناسب، در جنگ حاضر می شدند. باید در همه نبردهای اعتقادی، ایمان به باورهای درون گروهی وجود داشته باشد. اگر ایمان مسلمانان قوی باشد، روحیه خوبی در جنگ دارند. پیامبر از هر شیوه درستی برای تقویت روحیه مسلمانان و تضعیف روحیه دشمنان سود می جست و از مهم ترین دلایل پیروزی مسلمانان در بیشتر جنگ های صدر اسلام، داشتن روحیه بود. رسول خدا صلی الله علیه و آله برای بالا بردن روحیه مسلمانان، تدبیرهای گوناگونی اندیشید. گاه با فرهنگ سازی های متفاوت، زمانی با هم نوایی با یاران خویش و گاهی با بیدار ساختن فطرت های خفته، در راه رشد روحیه هم رزمان خویش می کوشید. بنابراین، روحیه عالی مسلمانان، مرهون تلاش های نبوی است. اکنون تنها به برخی از آنها اشاره می کنیم:



دسته:

تاریخ : [ 1395/6/31 ] [ 23:51 ] | نویسنده : [رسول گلی زاده ]


از مهم ترین ویژگی های فرماندهی پیامبر، دعوت از نزدیکان خود در لحظه های خطرناک بود. ایشان با سپر بلا قرار دادن خود و خانواده اش، روحیه سپاهیان را تقویت و روحیه دشمنان را تضعیف و حقانیت خود را اثبات می کرد.

این ویژگی پیامبر، تنها مربوط به لحظه های سرنوشت ساز جنگ نبود. ایشان از آغاز بعثت و دعوت از خویشان، بر این نظر پافشاری کرد که برای نمونه می توان به ماجرای مباهله اشاره کرد.

در جنگ ها، به دلیل حساسیت و خطری که وجود داشت، نیاز به جان فشانی بود. معمولاً زمانی که سپاه زمین گیر می شد و کسی توان مبارزه نداشت، پیامبر خدا، نزدیکان خود را سراغ دشمن می فرستاد.

حضرت در هفتمین ماه هجرت، نخستین پرچم را برای جنگ بست. این اولین سریّه ای بود که پیامبر، گروهی را برای سرکوبی دشمن می فرستاد. با توجه به اینکه نظام اسلامی هنوز تثبیت نشده بود، رویارویی با دشمنِ کارآزموده بسیار دشوار بود. پس پیامبر، عموی خود، حضرت حمزه بن عبدالمطلب را برای فرماندهی برگزید. حمزه همراه سی نفر از مهاجران به عیص رفت.1 دومین سریّه نیز به فرماندهی پسر عموی رسول خدا صلی الله علیه و آله، عبیده بن حارث بن عبدالمطلب و همراهی شصت نفر از مهاجران در ماه هشتم هجرت شکل گرفت.2

جنگ بدر،


دسته:

تاریخ : [ 1395/6/30 ] [ 23:50 ] | نویسنده : [رسول گلی زاده ]


در اندیشه اسلامی، رهبر و فرمانده باید در غم و شادی و کار و استراحت، با یاران خود شریک باشد. گوشه گیری فرمانده از سپاه و محصور کردن خود در اتاق فرماندهی، در سیره نبوی جایی ندارد. پیامبر خدا از نخستین نبرد تا آخرین پیکار که در آن شرکت کرد، همراه و همکار یاران خود بود. گذشته از اداره سپاه، در جزئی ترین امور نیز دوشادوش سربازان کار می کرد. در جنگ بدر، 313 یار پیامبر خدا تنها هفتاد شتر داشتند. بنابراین، هر سه نفر از یک شتر به نوبت استفاده می کردند.

عبداللّه می گوید: «علی علیه السلام، ابولبابه و پیامبر از یک شتر استفاده می کردند. آنها گفتند که چون نوبت پیاده شدن پیامبر می شد، می گفتیم: شما سوار شوید و ما پیاده می رویم. حضرت می فرمود: «نه شما از من نیرومندترید و نه من از شما به پاداش بی نیازترم».1

در سال پنجم هجری، پیامبر از هم بستگی بزرگ مشرکان و یهودیان بر ضد مسلمانان آگاه شد. پس از رایزنی با یاران و پیشنهاد سلمان فارسی، تصمیم گرفت خندقی کنده شود. فرصت، اندک و کار کندن خندق برای مسلمانان دشوار بود. پیامبر همه نیروها را در دسته های ده نفری سازمان دهی کرد و پس از خط کشی محل حفر خندق، کندن هر چهل ذراع (حدود بیست متر) را به یک گروه ده نفری واگذار کرد. عمرو بن عوف در این باره می گوید: «من، سلمان، حذیفه، نعمان بن مقرن و شش نفر از انصار در یک دسته مشغول حفر چهل ذراع خود بودیم».2

برجسته ترین همکاری پیامبر با یاران خود، در جنگ خندق آشکار شد. آن حضرت، نخستین فردی بود که به کار مشغول شد و کلنگ را به زمین زد3 و در کار کردن گوی سبقت را از دیگران ربود. آن حضرت، گاه با کلنگ زمین را می کند و گاهی زنبیل های خاک را پر و در حمل خاک به بیرون خندق کمک می کرد.4 تلاش رسول خدا صلی الله علیه و آلهسبب نشاط مسلمانان و تقویت روحیه آنان شد و توانستند در مدت شش روز،5 خندقی بیش از پنج کیلومتر، با ژرفای پنج متر بکنند.6

رسول خدا صلی الله علیه و آله گاه به کارهای تدارکاتی می پرداخت. ام سلمه، همسر پیامبر می گوید: «روزهای خندق را فراموش نمی کنم. آن حضرت میان سپاهیان شیر پخش می کرد، در حالی که موهای سرش خاک آلود بود.»7 در این مدت، پیامبر از تمام مسلمانان بیشتر کار و کمتر از آنها استراحت می کرد.

پیامبر گرامی اسلام آن قدر کارهای سنگین انجام داد که روزی از خستگی بسیار، در حالی که به درختی تکیه داده بود، به خواب رفت.8 امام علی علیه السلام می گوید:

من در کنار پیامبر مشغول حفر خندق بودم که فاطمه علیهاالسلام با پاره هایی از نان نزد ما آمد. ... وقتی پیامبر تکه ای از نان را خورد، فرمود: این نخستین لقمه ای است که پس از سه روز در دهان پدرت قرار گرفت.9

پیامبر برای خود جایگاه ویژه ای قائل نبود. در جنگ همچون سربازی پای بند به فرمان های الهی شمشیر می زد و در کارها، مانند دیگران می کوشید. در امور اجتماعی و سیاسی نیز چنین بود. ایشان در سفر و حضر، با مسلمانان، به جماعت سر به سجده می گذاشت و به عنوان رئیس حکومت اسلامی، حدود را اجرا و سپاهیان را برای نبرد به این سو و آن سو می فرستاد.

 

1. المستدرک على الصحیحین، ج3، ص23، ح4299.

2. تفسیر مجمع البیان، ج2، ص269.

3. بحارالانوار، ج20، صص 217 و 218.

4. سبل الهدى و الرشاد، ج4، ص367.

5. همان.

6. نک: فروغ ابدیت، ج2، صص 126 و 127.

7. سبل الهدى و الرشاد، ج4، ص364.

8. همان، ص367.

9. صحیفة الرضا علیه السلام، قم، مؤسسه امام مهدىعج، 1408 هـ . ق، ص237، ح141.        

 


دسته:

تاریخ : [ 1395/6/30 ] [ 23:50 ] | نویسنده : [رسول گلی زاده ]


در صدر اسلام، ساختن اتاق فرماندهی مرسوم بود. با این حال، پیامبر خدا، تنها در اتاق فرماندهی حضور نداشت. آن حضرت در همه غزوه ها، از همه یارانش، به دشمن نزدیک تر بود. در نخستین غزوه ـ جنگ بدر ـ سعد بن معاذ برای پیامبر، عریشی از چوب خرما بنا کرد.1 هدف او تنها دفاع از پیامبر و کمک برای عقب نشینی در صورت شکست بود، ولی این اتاق جایگاهی ویژه برای فرمانده در پشت میدان جنگ بود. با اینکه پیامبر در مواقعی، از این مکان برای نظارت بر سپاه اسلام سود می جست، ولی هنگام نبرد در صف اول جنگ حضور داشت. امام علی علیه السلام در توصیف جنگ بدر فرموده است:

در جنگ بدر، ما به پیامبر پناه می بردیم و او از همه ما به دشمن نزدیک تر بود و در آن روز از همه ما شجاعت بیشتری نشان داد.2

این سخن امام علی علیه السلام نشان دهنده آن است که پیامبرخدا در طول جنگ بدر، نه تنها در انتهای میدان و درون عریش نبود، بلکه در پیشاپیش لشکر شمشیر می زد. گذشته از این گزارش، گزارش های بسیاری وجود دارد که نشان می دهد حضرت در جنگ ها نزدیک ترین افراد به دشمن بوده است.3 این ویژگی، گویای حقانیت و شجاعت فردی ایشان است.


دسته:

تاریخ : [ 1395/6/29 ] [ 23:48 ] | نویسنده : [رسول گلی زاده ]


انسان نظامی باید در جنگ با جدیت با دشمن روبه رو شود. سرباز باید بداند جبهه با پشت جبهه فرق دارد و هنگام نبرد، از شوخی با هم رزمان و آنان بپرهیزد؛ زیرا چنین حرکاتی، سبب تضعیف روحیه و ایجاد آلودگی روانی می شود. به همین دلیل، پیامبر خدا، یاران خود را از شوخی و بی نظمی هنگام نبرد نهی می کرد. «زید بن ثابت هنگام کندن خندق خوابش برد و آن قدر خوابش سنگین شده بود که عمارة بن حزم، شمشیر و کمان و سپر زید را برداشت و او بیدار نشد. پس از پایان حفر خندق، مسلمانان پراکنده شدند و متوجه زید خفته نشدند. زید بیدار شد و چون این خبر به پیامبر رسید، زید را احضار فرمود و گفت: ای خواب آلوده! خوابیدی تا آنکه اسلحه ات را بردند. آن گاه پیامبر دستور داد اسلحه اش را برگرداند و از سوی دیگر نهی فرمود که هیچ کس حق ندارد حتی به شوخی، اسلحه مسلمانی را بردارد که موجب ترس او شود».1



دسته:

تاریخ : [ 1395/6/28 ] [ 23:47 ] | نویسنده : [رسول گلی زاده ]




تمامی حقوق مطالب، برای وبلاگ سفير رحمت محفوظ است.

X