نویسنده و محقق انگلیسی در کتاب سرمایۀ سخن می گوید: «اسلام تنها دینی است که هر بشر شرافتمند
می تواند بداشتن آن افتخار ورزد، اگر شاخه و برگهای اخیر آن را بزنند (که اینکار را امام روح¬الله خمینی در انقلاب اسلامی ایران کرد.) تنها دینی است که من دریافته ام و بارها گفته ام که از سر خلقت آگاه است و با راز آفرینش آشنا و همه جا با تمدن همراه است، دین اسلام می باشد».
اسلام در آغاز کار از پیچیدگیهای لاهوتی که مدتها مایۀ دردسر مسیحیت شده¬بود و سرانجام، حقیقت آن را از میان برد برکنار بود. اسلام کاهن ندارد بلکه گروهی دانشمند و معلم و واعظ دارد و روح رأفت و سخاوت و اخوت در آن نافذ است.
سال 1763 میلادى در تاریخ افکار ولتر نقطه عطفى بود. در این سال بود که سرانجام تصویر جدیدى از حضرت محمّد(ص) و پیروانش در ذهن او ترسیم شد، قضاوت او نیز درباره شخص پیامبر اسلام (ص) که همیشه مورد عنادش بود تغییر کرد و آنگاه که حقیقت را بازیافت درباره آن حضرت گفت: محمّد(ص) بى گمان مردى بسیار بزرگ بود و مردان بزرگى نیز در دامن فضل و کمال خود پرورش داد. قانون گذارى خردمند، جهانگشایى توانا، فرمانروایى دادگستر، پیامبرى پرهیزگار بود و بزرگترین انقلاب هاى روى زمین را پدید آورد.
ولتر در سال 1776 میلادى به یاد نمایشنامه فناتیسم، نخستین اثر ضد اسلامى اش، آخرین سخن خود را بر زبان آورد که: "من در حق محمّد(ص) بسیار بد کردم" و چون برداشت هاى اولیه او از اسلام تحت تأثیر نوشته هاى مغرضانه مسیحیان بود از روى خشم مى گفت: "همه کتاب هایى را که تاکنون مسیحیان درباره مسلمانان نوشته اند باید بر آتش افکند."
محمد(ص)در دوره خود، باهوشترین عرب و پرهیزگارترین و متدیّنترین آنان، پرحوصله و بردبارتر از همه و نسبت به دشمنان از همه مهربانتر و خوشرفتارتر بود و بر پایه آن، امپراتورى عظیم و بىمانند اسلامى را برپا کرد که ناشى از تفوق این پیغمبر، بر رجال آن عصر بود و بس؛ اما دینى که او آورد و مردم را به آن دعوت نمود، یک خیر و برکت بزرگ بود و از این رو، عموم ملل به او گرویدند و از آن بهرهمند شدند.
محمد، ششصد سال پس از مسیح ظهور کرد و با نیروى خدایى که داشت، توانست تمام اوهام را برطرف سازد و بتپرستى را براندازد و چون مردى درستکردار، راستگو و بىآلایش بود، مردم به او لقب امین داده بودند. لهجه صادق و عزم استوارى داشت و با همین مزایا، توانست گمراهان را به راه راست هدایت کند.
محمد(ص) ، بزرگ و پیشواى حکومت اسلامى و همواره مراقب آسایش و آزادى ملت خود بوده و کسانى را که مرتکب جنایت مىشدند، مجازات مىکرد. این پیغمبر، دعوت به پرستش خداى یگانه و دین یگانگى را ترویج مىکرد و در دعوت به این دین، لطف و مهربانى را حتى با دشمنان، مراعات مىکرد. در این شخصیت، دو صفت از بهترین و عالىترین صفات بشرى وجود داشت و آن دو، عدل و رحمت مىباشند.
کمتر خانوادهاى در عربستان دیده مىشود که نام یکى از فرزندان خود را «محمد» نگذارد و اصولاً انتشار این نام در عالم، بیشتر از انتشار نام پطرس و یوحناست. محمد(ص)، پیغمبر عرب، اول کسى بود که وحدت ملى عرب را عملى کرد و آن قبایل را در زیر یک پرچم گردآورد و هنگامى که ظهور نمود، نه تنها عربستان، بلکه جهان، محتاج به ظهورش بود. او با قوه و اعمال نفوذ، وحدت عرب را ایجاد نکرد؛ بلکه بر اثر کلام شیرین و اخلاق نیک خود، قلوب این قوم را تسخیر کرد تا آنان از روى میل از او پیروى کرده، به گفتههایش ایمان آوردند. حقاً مىتوان گفت که فرزند مکه صفایى داشت که در سایر پیغمبران یافت نمىشد. در او نیرویى بود که با آن، میان دلهاى متفرق، ایجاد ائتلاف مىکرد و به طورى آنها را متحد مىکرد که در پندار و احساس، در حکم یک دل بودند.
اضافه بر آنچه گفته شد طبق گفته تاریخ نویسان عرب حضرت محمد (ص) بسیار خود دار و متفکر ، کم حرف ، احتیاط کار ، خوش قلب ، در رفتار و کردارِ خود بسیار مراقب ادب و پاکیزگى خویش بود تا پس از این که به ثروت و اقتدار نیز رسید هیچ گاه کارهاى خود را به دیگرى واگذار نکرد .
او مردى بود بردبار در برابر سختیها و دشواریها خود دار و متحمل ،داراى همتى بلند و در برخوردها مهربان و خوشرو بود یکى از خدمت گذارانش نقل مى کند که هجده سال تمام خدمت او ارا انجام میداد و در طول این مدت هیچ گاه سخن تند یا کردار ملال آورى حتى براى تنبیه کردن من نیز از او ندیدم ، حضرت محمد (ص) جنگ جویى دلاور و ماهر درفنون جنگى بود اگر احساس خطرى مى نمود فرار نمى کرد و بدون جهت نیز خود را به مهلکه نمی انداخت.
دانشمند، شاعر، نویسندۀ معروف آلمانی که تأثیر عمیقی بر ادبیات آلمان و جهان به جای گذاشته در کتاب دیوان شرقی و غربی می¬گوید: «مندرجات کتاب قرآن... ما را مجذوب می¬کند و به شگفت می¬آورد و سرانجام به تعظیم و احترام بر می¬انگیزد، از حماقتهای آدمی است که تنها عقیدۀ شخصی خود را ستایش کند. هرگاه معنای اسلام تسلیم شدن به ارادۀ خداوند جهان می¬باشد، پس ما همگی- در اسلام- زندگی می¬کنیم و مسلمان می¬میریم».
محمد مردی بود که از میان مردمی بت پرست با اراده آهنین برخاست و آنان را به یگانه پرستی دعوت کرد و در دلهای ایشان جاودانی روح و روان را بکاشت. بنابراین او را نه تنها باید در ردیف مردان بزرگ و برجسته تاریخ شمرد بلکه سزاوار است که به پیامبری او اعتراف کنیم و از دل وجان بگوییم که او پیامبر خدا بوده است.