امروز:
دعای فرج:
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً.

شاید بتوان گفت که بهترین شیوه تربیتی انسان ها، ارائه و معرفی الگو است. الفاظ و مفاهیم هیچ گاه نمی توانند به اندازه یک الگوی صحیح و واقعی، تاثیرگذار باشند. قرآن کریم نه تنها برای عموم انسان ها به معرفی الگوها و اسوه های ایمانی و انسانی پرداخته است، بلکه در تربیت کامل ترین و محبوب ترین افراد بشر نیز همین روشتربیتی را اتخاذ نموده است. در آیه 21 سوره احزاب خداوند متعال در مورد رسول اکرم صلّی الله علیه و آله می فرماید: «لَقَدْ کانَ لَکُمْ فى رَسولِ اللَّهِ اسْوَةٌ حَسَنَةٌ» (١) براى شما در وجود پیغمبر اسوه‏اى است. اسوه یعنى الگو و شخصیتى که باید میزان و معیار قرار گیرد تا دیگران خودشان را با او بسنجند.

در علم بدیع، آرایه ایست به نام "تجرید" و معنای آن این است که خصوصیت و خصلت ویژه ای که در انسانی وجود دارد را به صورت شیء مجسمی جدای از صاحب آن خصوصیت و خصلت فرض می کنند. مثلا می گویند: "من در وجود زید، حاتم طائی دیدم" کانّه در وجود او یک انسان به غایت بخشنده ای نهفته است و زید یک شخص است و آن انسان بخشنده درون وی یک شخص دیگر. در آیه فوق هم همین گونه است.


شاید بتوان گفت که بهترین شیوه تربیتی انسان ها، ارائه و معرفی الگو است. الفاظ و مفاهیم هیچ گاه نمی توانند به اندازه یک الگوی صحیح و واقعی، تاثیرگذار باشند. قرآن کریم نه تنها برای عموم انسان ها به معرفی الگوها و اسوه های ایمانی و انسانی پرداخته است، بلکه در تربیت کامل ترین و محبوب ترین افراد بشر نیز همین روش تربیتی را اتخاذ نموده است. در آیه 21 سوره احزاب خداوند متعال در مورد رسول اکرم صلّی الله علیه و آله می فرماید: «لَقَدْ کانَ لَکُمْ فى رَسولِ اللَّهِ اسْوَةٌ حَسَنَةٌ» (١) براى شما در وجود پیغمبر اسوه‏اى است. اسوه یعنى الگو و شخصیتى که باید میزان و معیار قرار گیرد تا دیگران خودشان را با او بسنجند.

در علم بدیع، آرایه ایست به نام "تجرید" و معنای آن این است که خصوصیت و خصلت ویژه ای که در انسانی وجود دارد را به صورت شیء مجسمی جدای از صاحب آن خصوصیت و خصلت فرض می کنند. مثلا می گویند: "من در وجود زید، حاتم طائی دیدم" کانّه در وجود او یک انسان به غایت بخشنده ای نهفته است و زید یک شخص است و آن انسان بخشنده درون وی یک شخص دیگر. در آیه فوق هم همین گونه است.

خداوند متعال در این آیه نمی فرماید که "رسول الله برای شما اسوه است" بلکه این گونه تعبیر می کند که: "برای شما در وجود پیامبر صلّی الله علیه و آله اسوه ای وجود دارد." گویا پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله دو شخصیت دارند. یکی شخصیت ظاهری که شما آن را "رسول الله" خطاب می کنید و دیگری شخصیت پنهان شده در وجود مقدس حضرت که باید "اسوه" شما قرار گیرد. این شخصیت از این جهت پنهان است که با چشم ظاهر قابل رویت نیست. شناخت آن نیاز به تامل و تعمق دارد. باید سیره، منش، اخلاق و سلوک اجتماعی ایشان مورد بررسی قرار گیرد تا زوایای پنهان این وجود مقدس آشکار شود.

اندکى صبر، اندکى بی تابى

عالم طبیعت و دنیا برای اولیای الهی، محلی است برای تربیت نفوس و پیمودن مسیر کمال و نیل به اعلی درجات قرب الهی. در این راستا یکی از خصلت های اساسی پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله، صبر و استقامت ایشان است. خداوند متعال در قرآن کریم به انحاء مختلفی پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله را امر به صبر و پایداری می کند. در یکی از این موارد خطاب به پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله می فرماید: «فَاصْبِرْ کَما صَبَرَ أُولُوا الْعَزْمِ‏ مِنَ الرُّسُل» (٢)، صبر کن آن گونه که پیامبران اولوالعزم شکیبایى کردند، تنها تو نیستى که با مخالفت و عداوت این قوم مواجه شده‏اى، همه پیامبران اولو العزم با این مشکلات روبرو بودند و استقامت کردند (٣) و در جایی دیگر می فرماید: «فَاصْبِرْ لِحُکْمِ رَبِّکَ وَ لا تَکُنْ کَصاحِبِ‏ الْحُوت» (4) صبر کن و منتظر فرمان پروردگارت باش و مانند صاحب ماهى (یونس) نباش (که در تقاضاى مجازات قومش عجله کرد و گرفتار مجازات ترک اولى شد). حضرت یونس پس از تحمل رنج ها و مشقت های فراوان به این نتیجه رسید که دیگر هدایت مردم امکان ندارد و به همین دلیل دست از هدایت قوم خود برداشت. خداوند هم به خاطر کم صبری و کم طاقتی حضرت یونس، ایشان را تنبیه کرد.

 انسان های ضعیف النفس سعی دارند خود را هم رنگ مردم کنند و رضایت اطرافیان را جلب کنند حتی اگر این جلب رضایت به قیمت پشت کردن به اصول اعتقادی و مبانی ارزشی و اخلاقی تمام شود

در روایتی، امام صادق علیه السلام با بیانی اجمالی از مسیر پر افت و خیز پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله در انجام رسالت خود، منزلگاه های صبر ایشان را به زیبایی به تصویر می کشند. ایشان خطاب به فحص بن غیاث فرمودند:

"اى حفص، هر که صبر کند، اندکى صبر کرده و هر که بی تابى کند، اندکى بی تابى کرده (زیرا عمر کوتاهست و مصیبات کوتاه‏تر). سپس فرمود: در هر کارى صبر را از دست مده، زیرا خداى عزّ و جلّ محمد صلى اللَّه علیه و آله را مبعوث فرمود و او را امر به صبر و مدارا کرد و فرمود: «و بر آنچه مى‏گویند شکیبا باش و به شیوه‏اى نیکو از آنان کناره بگیر و مرا با تکذیب‏کنندگانِ توانگر واگذار». (٥)
پیش از آنکه به ذکر ادامه روایت بپردازیم، مناسب است متذکر نکته ای درباره آیه شریفه مورد استشهاد امام صادق علیه السلام در این روایت بپردازیم.  

ژل گیاه آلوئه ورا

صبر کردند تا نصرت ما به آنها رسید

شاید بتوان گفت عامّ البلوی ترین منزلگاه صبر، صبر در برابر حرف مردم است که در آیه شریفه "و اصبر علی ما یقولون" به آن اشاره شده است. انسان های ضعیف النفس سعی دارند خود را هم رنگ مردم کنند و رضایت اطرافیان را جلب کنند حتی اگر این جلب رضایت به قیمت پشت کردن به اصول اعتقادی و مبانی ارزشی و اخلاقی تمام شود. در کتاب امالی صدوق، روایت مفصّلی از امام صادق علیه السلام در این زمینه نقل شده است که به بخشی از آن اشاره می کنیم. (٦)

در فرازی از این روایت علقمه از امام صادق علیه السلام سوال می کند: ای پسر رسول خدا! مردم به ما نسبت های ناروای بزرگی می دهند (و تهمت های فراوانی به ما می زنند) و سینه ما از این امر تنگ شده است (و تحمل آن بر ما بسیار سخت وگران است).
امام در جواب او فرمودند:

"ای علقمه، بدان که تو نمی‌توانی رضایت همه مردم را به دست بیاوری. (همیشه عده‌ای رفتار تو را می‌پسندند و عده دیگری از تو ناراضی‌اند؛) هم‌چنان‌که زبان‌هایشان هم قابل کنترل نیست. (اغلب مردم در بند این‌که حرف‌هایشان مضبوط و حساب‌شده باشد، نیستند.) شما می‌ خواهید از زخم زبان مردم در امان بمانید؟! در حالی‌که انبیا و اولیای خدا هم چنین مصونیتی نداشتند! "(٧)

در ادامه حضرت به تفصیل شرح می دهند که چگونه مردم به انبیاء الهی هرگونه افترائی را نسبت دادند و آنها را آماج تهمت های خود قرار دادند:

"و باز خداى تبارک و تعالى فرمود: «بدی را با نیکی دفع کن، ناگاه (خواهی دید) همان کس که میان تو و او دشمنی است، گویی دوستی گرم و صمیمی است، امّا جز کسانی که دارای صبر و استقامتند به این مقام نمی رسند، و جز کسانی که بهره عظیمی (از ایمان و تقوا) دارند به آن نایل نمی گردند».(٨) 

خداوند متعال در این آیه نمی فرماید که "رسول الله برای شما اسوه است" بلکه این گونه تعبیر می کند که: "برای شما در وجود پیامبر صلّی الله علیه و آله اسوه ای وجود دارد."  گویا پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله دو شخصیت دارند:

یکی شخصیت ظاهری که شما آن را "رسول الله" خطاب می کنید و دیگری شخصیت پنهان شده در وجود مقدس حضرت که باید "اسوه" شما قرار گیرد

رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله هم صبر نمود تا او را به امور بزرگى نسبت دادند و متهم کردند (مانند سحر و جنون و کذب)، پس سینه ایشان تنگ شد سپس خداى عز و جل این آیه نازل فرمود: «ما می دانیم سینه ات از آنچه آنها می گویند تنگ می شود (و تو را سخت ناراحت می کنند)، پس (برای دفع ناراحتی آنان) همراه با حمد و سپاس پروردگارت (او را) تسبیح و تقدیس کن و از سجده کنندگان باش».‏(٩)

سپس تکذیبش کردند و متهمش نمودند، از آنرو غمگین شد، پس خداى عز ّو جلّ این آیه را نازل فرمود که: «ما می دانیم که سخنان آنها تو را غمگین می کند، آنها تو را تکذیب نمی کنند بلکه ستمگران آیات خدا را انکار می کنند، پیش از تو نیز پیغمبرانى تکذیب شدند و بر تکذیب شدن و اذیت دیدن صبر کردند تا نصرت ما به آنها رسید» (مگر یوسف را به رابطه نامشروع با زلیخا متهم نکردند، مگر ایوب را پس از آنکه خداوند سیل ابتلائات خود را بر او سرازیر کرد متهم نکردند که او گرفتار گناهانش شده و تاوان معاصی خود را می دهد؟) (١٠)
ادامه دارد......

 

پی نوشت:

1) امیر المومنین در بخشی از خطبه 160 نهج البلاغه میفرمایند: فَتَأَسَ‏ بِنَبِیِّکَ‏ الْأَطْیَبِ الْأَطْهَرِ ص فَإِنَّ فِیهِ أُسْوَةً لِمَنْ تَأَسَّى وَ عَزَاءً لِمَنْ تَعَزَّى وَ أَحَبُّ الْعِبَادِ إِلَى اللَّهِ الْمُتَأَسِّی‏ بِنَبِیِّهِ وَ الْمُقْتَصُّ لِأَثَرِهِ….شما باید روش پیامبر پاک و مطهر صلّى اللّه علیه و آله و سلم را پیروى کنید، زیرا در وجود آن حضرت براى کسى که بخواهد سرمشق بگیرد و یا به تکیه گاهى نسبت داشته باشد سرمشق موجود است. محبوب‏ترین بندگان خدا کسى است که به پیامبر خدا صلّى اللّه علیه و آله و سلم اقتدا کند و روش آن حضرت را الگوى خود قرار دهد…. 
2) احقاف، 35
3) در روایتی از امیر المومنین ع آمده است: فَلِأَنَّ الصَّبْرَ عَلَى وُلَاةِ الْأَمْرِ مَفْرُوضٌ لِقَوْلِ‏ اللَّهِ‏ عَزَّ وَ جَلَ‏ لِنَبِیِّهِ‏ ص- فَاصْبِرْ کَما صَبَرَ أُولُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ‏ وَ إِیجَابِهِ مِثْلَ ذَلِکَ عَلَى أَوْلِیَائِهِ وَ أَهْلِ طَاعَتِهِ بِقَوْلِهِ- لَقَدْ کانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَة" : صبر و استقامت بر رهبران و زمامداران فریضه است، زیرا خداوند به پیامبرش فرموده: فَاصْبِرْ کَما صَبَرَ أُولُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ‏ و همین معنى را بر دوستان و اهل طاعتش نیز فرض کرده است، چرا که مى‏گوید: براى شما در زندگى پیامبر اسوه والگوی نیکویى بود (و شما نیز باید همگى به او اقتدا کنید) / الاحتجاج علی اهل اللجاج (طبرسی) ج1، ص 250
4) قلم، 48
5) یَا حَفْصُ إِنَّ مَنْ صَبَرَ صَبَرَ قَلِیلًا وَ إِنَّ مَنْ جَزِعَ جَزِعَ قَلِیلًا عَلَیْکَ بِالصَّبْرِ فِی جَمِیعِ أُمُورِکَ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ بَعَثَ مُحَمَّداً ص فَأَمَرَهُ بِالصَّبْرِ وَ الرِّفْقِ‏ فَقَالَ‏ وَ اصْبِرْ عَلى‏ ما یَقُولُونَ‏ وَ اهْجُرْهُمْ هَجْراً جَمِیلًا وَ ذَرْنِی وَ الْمُکَذِّبِینَ‏ أُولِی النَّعْمَةِ (مزمّل، 11-10)
6) الامالی للصدوق، ص 103
٧) قَالَ عَلْقَمَةُ فَقُلْتُ لِلصَّادِقِ ع یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ إِنَّ النَّاسَ یَنْسُبُونَنَا إِلَى عَظَائِمِ الْأُمُورِ وَ قَدْ ضَاقَتْ بِذَلِکَ صُدُورُنَا، یابن رسول الله فَقَالَ ع یَا عَلْقَمَةُ إِنَّ رِضَا النَّاسِ لَا یُمْلَکُ وَ أَلْسِنَتَهُمْ‏ لَا تُضْبَطُ وَ کَیْفَ تَسْلَمُونَ مِمَّا لَمْ یَسْلَمْ مِنْهُ أَنْبِیَاءُ اللَّهِ وَ رُسُلُهُ وَ حُجَجُ اللَّه‏ ع
٨) وَ قَالَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى‏ ادْفَعْ‏ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ‏- [السَّیِّئَةَ] فَإِذَا الَّذِی بَیْنَکَ وَ بَیْنَهُ عَداوَةٌ کَأَنَّهُ وَلِیٌّ حَمِیمٌ‏ وَ ما یُلَقَّاها إِلَّا الَّذِینَ صَبَرُوا وَ ما یُلَقَّاها إِلَّا ذُو حَظٍّ عَظِیمٍ (فصّلت، 35-34)
٩) ‏فَصَبَرَ رَسُولُ اللَّهِ ص حَتَّى نَالُوهُ بِالْعَظَائِمِ وَ رَمَوْهُ بِهَا فَضَاقَ صَدْرُهُ فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَیْهِ- وَ لَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّکَ یَضِیقُ صَدْرُکَ‏ بِما یَقُولُونَ‏ فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ‏ وَ کُنْ مِنَ السَّاجِدِینَ (حجر، 98-97)
١٠)  ثُمَّ کَذَّبُوهُ وَ رَمَوْهُ فَحَزِنَ لِذَلِکَ فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ‏ قَدْ نَعْلَمُ إِنَّهُ لَیَحْزُنُکَ الَّذِی یَقُولُونَ‏ فَإِنَّهُمْ لا یُکَذِّبُونَکَ‏ وَ لکِنَّ الظَّالِمِینَ بِآیاتِ اللَّهِ‏ یَجْحَدُونَ‏ وَ لَقَدْ کُذِّبَتْ رُسُلٌ‏ مِنْ قَبْلِکَ‏ فَصَبَرُوا عَلى‏ ما کُذِّبُوا وَ أُوذُوا حَتَّى أَتاهُمْ نَصْرُنا (انعام، 34-33)

دسته: مقالات

تاریخ : [ 1395/11/15 ] [ 8:45 ] | نویسنده : [رسول گلی زاده ]




تمامی حقوق مطالب، برای وبلاگ سفير رحمت محفوظ است.

X