جنگ با روم در آخرین روزهاى زندگى مبارک پیامبر رخ داد، آن حضرت باید فرمانده اى براى این جنگ برمى گزید. پیامبر که مصلحت اندیشى بى عیب بود، جوانى هجده ساله را بر تمام مسلمانان حاضر در آن جنگ، امیر کرد. او این مأموریت را به اسامة بن زید واگذار کرد و هنگامى که دیگران به ایشان اعتراض کردند، فرمود: «اسامه، از دوست داشتنى ترین فرماندهان نزد من است. شما را به نیکى در حق او سفارش مى کنم».1