آرزوهای پی در پی، روح و جان آدمی را احاطه و او را در بند خویش گرفتار میکند. انسان مؤمن و معادباور به فردای نامعلوم دل نمیبندد، بلکه با حالتی میان خوف و رجا زندگی میکند. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله میفرماید: «مَنْ کَاَنَ یَأمُلُ اَنْ یَعیشَ غَدَاً فَاِنَّه یَاْمُلُ اَنْ یَعیشَ اَبداً؛ هر کس امید داشته باشد فردا زنده میماند، به زندگی همیشگی دلبسته است»1. آن حضرت در کلامی دیگر با آگاه ساختن مردم از پایان و پیآمدهای آرزوهای دراز و بیپایان میفرماید: اِنّ اَخوَفَ ما اَخافُ عَلی اُمَتی الهَوی وَ طُولُ اَلامَلِ، اَمّا الهَوی فَاِنَهُ یَصُدُّ عَنَ الحَقِّ وَ اَمّا طُولَ اَلامَلِ فَینسُی الآخِرةَ.2 آنچه مرا بیش همه نگران امتم کرده، دو ویژگی است: پیروی از خواهشهای نفس و آرزوی دراز؛ زیرا پیروی از هوا و هوس، آدمی را از حق بازمیدارد و آرزوی دراز، آخرت را از یاد میبرد.