از آغاز آفرینش، جبارانی مانند نمرود و فرعون میزیستهاند که ادعای خدایی داشته و ندای «أَنا رَبُّکُم الاَعلی» سر دادهاند، ولی هیچیک ادعا نکردهاند در دنیا جاودانه خواهند ماند. همه افراد با دیدن مرگ اطرافیانشان یقین میکنند، آنها نیز روزی از دنیا خواهند رفت. رسول اعظم صلی الله علیه و آله یاران خود را به یادآوری مرگ سفارش و تأکید میکرد که انسان پیش از فرارسیدن مرگ، خود را برای آن لحظه آماده کند و همواره آماده رفتن باشد و چنان به یاد آخرت باشد که لحظه مرگ وی نزدیک است.
ابو سعید خدری میگوید:
اسامه بن زید، کنیزی را صد دینار خرید و قرار شد پول آن را یک ماه بعد بپردازد. شنیدم که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «آیا از اسامه تعجب نمیکنید که متاعی را به وعده پرداختِ قیمتش تا یک ماه بعد، خریده است. به درستی که اسامه آرزوی درازی دارد». سپس افزود: «سوگند به خدایی که جانم در اختیار اوست! پلک چشمانم را روی هم نمیگذارم، مگر اینکه گمان میکنم مهلت برای رسیدن پلکهایم به روی هم نیست و پلکهایم را پس از روی هم گذاردن باز نمیکنم، مگر اینکه گمان میکنم دیگر مهلت روی هم گذاشتن آنها به من داده نخواهد شد و در این بین از دنیا خواهم رفت و لقمهای در دهان نمیگذارم، مگر آنکه گمان میبرم به حلقومم نخواهد رسید و همان دم جان خواهم سپرد.