امروز:
دعای فرج:
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً.

رحلت پیامبر

آشنایان به تاریخ اسلام مى‏دانند رسول خدا دو ماه پس از بازگشت از سفر حج‏به جوار خدا رفت. مى‏توان گفت غم‏انگیزترین روزهاى زندگانى على(ع)دو روز بوده است. روزى که رسول الله رحلت کرد و روزى که زهرا(ع)را به خاک سپرد.

رسول خدا در بستر بیمارى افتاد و جان به جان آفرین سپرد.در این هنگام على(ع)در کنار بستر او بود.او در این باره چنین مى‏گوید:

«رسول خدا جان سپرد در حالى که سر او بر سینه من بود و شستن او را عهده‏دار گردیدم،و فرشتگان یاور من بودند و از خانه و پیرامون آن فریاد مى‏نمودند.پس چه کسى سزاوارتر است‏بدو از من چه در زندگى و چه پس از مردن.» (1)

درباره آن روز هر گروه هر چه خواسته‏اند ساخته‏اند و به دهان مردم افکنده‏اند و سپس از سینه‏ها و دهانها به تاریخ‏ها راه یافته است.از گفته عایشه آورده‏اند پیغمبر بر سینه من جان داد. طبرى هم روایتى از ابن عباس آورده است:

«در آن روز که پیغمبر بیمار بود على از نزد او بیرون آمد.مردم از او پرسیدند:

«رسول خدا چگونه است؟»گفت:

«سپاس خدا را که نیکو حال است.»

عباس دست او را گرفت و گفت من با چهره‏فرزندان عبد المطلب به هنگام مرگ آشنایم،او در این بیمارى خواهد مرد.نزد رسول خدا برو و از او بپرس این کار(خلافت)با چه کسى خواهد بود اگر از آن ماست‏بدانیم و اگر از آن دیگران است نیز.على گفت: «اگر پرسیدیم و ما را از آن باز داشت مردم آن را به ما نخواهند داد به خدا هرگز از او نمى‏پرسم.» (2) باید پرسید آیا عباس پزشکى مى‏دانست؟چهره فرزندان عبد المطلب به هنگام مرگ با دیگر چهره‏ها چه تفاوتى داشته است؟به احتمال قوى این روایت و مانند آن را سالها بعد بنى عباس از زبان جد خود ساخته‏اند تا زمینه حکومت‏خویش را آماده سازند،و به مردم وانمایند که پیغمبر جانشینى معین نکرده بود و عموى وى خود را براى تصدى این کار سزاوار مى‏دید.نهایت آنکه على را هم از نظر دور نمى‏داشت.

این که نوشته‏اند پیغمبر بر روى سینه عایشه جان سپرد،داستانى است که با دو تعبیر از عروه پسر زبیر از عایشه و از عباد پسر عبد الله زبیر روایت‏شده است. (3)

آیا آنچه گفته‏اند بر ساخته آن دو تن است؟یا عایشه خواسته است‏با این گفته شان خود را بالا ببرد؟ خدا مى‏داند.

پى‏نوشتها:

1.خطبه 197.

2.سیره ابن هشام،ج 4،ص 334.

3.همان.

على از زبان على یا زندگانى امیرالمومنین(ع) صفحه 31

دکتر سید جعفر شهیدى



دسته: ویژه رحلت پیامبر

تاریخ : [ 1394/11/29 ] [ 16:39 ] | نویسنده : [رسول گلی زاده ]




تمامی حقوق مطالب، برای وبلاگ سفير رحمت محفوظ است.

X