امروز:
دعای فرج:
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً.

زندگی انسان می تواند انسانی باشد و انسان وار و با ویژگی های ادب و فرهنگ و منش انسانی و رعایت متقابل کرامت و حقوق و حدود و مقررات مورد توافق جامعه برای یک زندگی خوب و آرام و سعادت جویانه و خردورزانه باشد

رسول گرامی اسلام (ص) در این باره میفرمایند:

در زندگی ات، پرهیزگار و پرواپیشه باش تا خداپرست ترین مردم باشی، و قناعت ورز تا سپاسگزارترین مردم گردی، هر آن چه برای خود دوست داری برای مردم هم دوست بدار تا با ایمان به حساب آیی، و با همسایه های خود همسایگی را نیکوکن تا مسلمان باشی ... (نهج الفصاحه 2187)

آنچه را برای خود ناخوشایند می نگری به دیگری هم مپسند و آنچه را برای خود دوست میداری همان را برای برادرت نیز دوست بدار. (نهج الفصاحه 2700)


دسته: اخلاق نبوی

تاریخ : [ 1395/1/11 ] [ 22:33 ] | نویسنده : [رسول گلی زاده ]


رهبران اسلام در همه زمینه‌هاى زندگى، راهنمایى‌هاى لازم را بیان کردند تا هر عضو جامعه اسلامى از هر جهت فردى و اجتماعى کامل باشد.

مشاهده سیره عملى "اسوه‌هاى حسنه" از سخنان آنان نقش بیشترى در زندگى نسل جوان دارد، سیره هر شخصیت بیشتر از سخنش گویاى هویت واقعى اوست. اگر سخن از زبان شخص بیرون مىآید، سیره از مرکز دل آن شخصیت برمى خیزد. و سیره عملى پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و خاندان پاکش در تمامى زمینه‌ها بهترین تابلو و الگو براى تاسیس مدینه فاضله و جامعه نمونه اسلامى است.

یافتن و داشتن اسوه و چهار چوب‌هاى فکرى، کردارى و گفتارى در روابط خانوادگى براى هر انسانى توفیقى در جهت تکامل هر چه بهتر اوست. از سویى محک اخلاق انسان در خانواده است زیرا اشخاص در بیرون قدرت بر انجام رفتار ضداخلاقى ندارند یا به دلیل پاره‌اى ملاحظات، بد اخلاقى نمىکنند. آن کس که در منزل که زن و فرزندانش تحت نظر اویند خوش رفتارى کرد، خوش اخلاق است.

نمایى کلى از اخلاق خانوادگى پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را ـ که سرمشق اعلا و بالاترین اسوه و نمونه برجسته اخلاق الهى است و براى تکمیل اخلاق مبعوث شد ـ به تصویر مىکشیم تا با الهام گیرى از سیره والاى ایشان زندگى خداپسندانه‌اى داشته باشیم و به گونه‌اى که آن بزرگوار با اعضاى خانواده رفتار مىکرد معاشرت کنیم، به گونه‌اى سخن بگوییم که آن حضرت سخن مىگفت، آن جایى غضب کنیم که آن عزیز خشمگین مىشد، و جایى عفو کنیم که آن جناب مىبخشید.

در این مقاله نمایى کلى از اخلاق خانوادگى پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را ـ که سرمشق اعلا و بالاترین اسوه(1) و نمونه برجسته اخلاق الهى است و براى تکمیل اخلاق مبعوث شد ـ (2) به تصویر مىکشیم تا با الهام گیرى از سیره والاى ایشان زندگى خداپسندانه‌اى داشته باشیم و به گونه‌اى که آن بزرگوار با اعضاى خانواده رفتار مىکرد معاشرت کنیم، به گونه‌اى سخن بگوییم که آن حضرت سخن مىگفت، آن جایى غضب کنیم که آن عزیز خشمگین مىشد، و جایى عفو کنیم که آن جناب مىبخشید.(3)


دسته: سیره پیامبر - اخلاق نبوی

تاریخ : [ 1395/1/2 ] [ 19:30 ] | نویسنده : [رسول گلی زاده ]

ادامه مطلب

در میان فرزندان آدم و حوازادگان عالم، یکدانه ای است که اقلیم بالا برایش فرش است و عشق حضرت دوست برایش عرش، فاتح قله (فکان قاب قوسین) و ساکن مقام حبیب اللهی، یتیم مدینه محمد بن عبد الله صلی الله علیه و آله که عالم امکان و تمام هستی، به طفیل وجودش به موهبت وجود نائل آمدند و در زمره کائنات شدند.

محمد صلی الله علیه و آله کسی است که مقام بندگی(1) ایمان(2) عصمت (3) طهارت(4) رسالت(5) حکومت(6) اولویت(7) و  اول المسلمین و اخلص الموحدین و اخشع العابدین(8) بودن، و دارا بودن خصائصی چون فضل عظیم (9) مانع عذاب(10) موید به نصر الهی(11) رئوف و رحیم(12) مسافر معراج(13) رحمة للعالمین(14) اسوه حسنه(15) و خاتم النبیین(16) بودنش، او را چو خورشیدی بی مانند کرده است.

محمد صلی الله علیه و آله بهانه رحمت پروردگار بر عالمیان و واسطه فیض قدسی اوست، هر چند که بی خردانی از همان زمان طلوع اسلام و آغاز برآمدن صدای دلنشین دعوتش، قلب رئوفش را به بی ادبی ها و ستیزه های جاهلی رنجه کردند. اما این پیامبر رحمت و این فرستاده مبارک، هماره نوید دهنده رحمت الهی است و بی شک قلب مهربانش، خواسته ای جز هدایت بشریت ندارد.

هتاکی امروزه بی خردانی از تبار اعراب جاهلی که در بیچارگی غوطه ورند و شنیدن صدای دلربای محمدی صلی الله علیه وآله را بر نمی تابند یادآور همان بی مهری های سالهای نخستین تولد اسلام است که روز را در پیش چشمان رسول خداچون شب ظلمانی می نمود اما هماره دعای خیر او بدرقه راه آنان بود.


دسته: مقالات - اخلاق نبوی

تاریخ : [ 1394/12/22 ] [ 16:18 ] | نویسنده : [رسول گلی زاده ]

ادامه مطلب
حضرت محمد(ص)

رسول خدا (صلى الله علیه و آله) اولین کسى است که به حق، معرفت کامل پیدا کرده و در درگاه الهى، پیشانى فروتنى بر خاک بندگى ساییده است . ایشان فرموده است:

کنت اول من اقر بربى جل جلاله و اول من اجاب 1؛ من اولین کسى بودم که مبداء را شناختم و به توحید اقرار کردم و اولین کسى بودم که دعوت معبود را اجابت کردم.

نماز که کمال خضوع بندگان در برابر پروردگار است، نور چشم رسول خدا(صلى الله علیه و آله) است.  ایشان مى‌فرماید: قُرة عینى فى الصلوة؛ نماز نور چشم من است.2

رسول خدا(صلى الله علیه و آله) شب تا صبح را به طور متناوب به عبادت و شب زنده‌دارى مشغول بود و چنین نبود که تمام شب را استراحت کند. امام صادق(علیه‌السلام) درباره این سیره نبوى مى‌فرماید:

هنگامى که پیامبر اکرم(صلى الله علیه و آله) نماز عشا را مى‌خواند، آب وضو و مسواک را بالاى سرش مى‌نهاد و روى آن را مى‌پوشاند. قدرى مى‌خوابید، سپس بیدار مى‌شد و مسواک مى‌زد و وضو مى‌گرفت . چهار رکعت نماز مى‌خواند و آنگاه مى‌خوابید. دوباره بر مى‌خاست و مسواک مى‌زد و وضو مى‌گرفت. چهار رکعت دیگر نماز مى‌خواند. باز مى‌خوابید و آنگاه نماز "وتر" را مى‌خواند.3


دسته: سیره پیامبر - ویژه بعثت پیامبر اعظم - اخلاق نبوی

تاریخ : [ 1394/11/5 ] [ 16:56 ] | نویسنده : [رسول گلی زاده ]

ادامه مطلب

در جای جای کتاب گرانسنگ نهج البلاغه از زبان امام علی علیه السلام در بیان ویژگیهای شخصیتی پیامبر مکرم اسلام‌صلی الله علیه و آله و سلم فرازهایی وجود دارد که بخشهایی از آن را در ذیل آورده ایم:

1- پروردگارا! گرامى‏ترین درودها و افزون‏ترین برکات خود را بر محمد صلى‏الله‏علیه‏وآله، بنده و فرستاده‏ات، اختصاص ده که خاتم پیامبران گذشته است و گشاینده درهاى بسته و آشکارکننده حق با برهان است.

[او] دفع کننده لشگرهاى باطل و درهم کوبنده شوکت گمراهان است؛ آن گونه که بار سنگین رسالت را بر دوش کشید و به فرمانت، قیام کرد و به سرعت، در راه خشنودى تو گام برداشت؛ حتى یک قدم به عقب برنگشت و اراده او سست نشد و در پذیرش و گرفتن وحى، نیرومند بود؛ حافظ و نگهبان عهد و پیمان تو بود و در اجراى فرمانت، تلاش کرد؛ تا آن جا که نور حق را آشکار و راه را براى جاهلان، روشن ساخت و دل‏هایى که در فتنه و گناه فرو رفته بودند، هدایت شدند.

[او] پرچم‏هاى حق را برافراشت و احکام نورانى را برپا کرد؛ پس او، پیامبر امین و مورد اعتماد و گنجینه‏دار علم نهان تو و شاهد روز رستاخیز و برانگیخته تو براى بیان حقایق و فرستاده تو به سوى مردم است.1

پیامبر صلى‏الله‏علیه‏وآله، از دنیا چندان نخورد که دهان را پر کند و به دنیا با گوشه چشم نگریست؛ دو پهلویش از تمام مردم، فرورفته‏تر و شکمش، از همه خالى‏تر بود؛ دنیا را به او نشان دادند؛ اما نپذیرفت و چون دانست که خدا چیزى را دشمن مى‏دارد، آن را دشمن داشت. چیزى را که خدا خوار شمرد، او خوار انگاشت و چیزى را که خدا کوچک شمرد، او کوچک و ناچیز دانست.

دسته: اخلاق نبوی

تاریخ : [ 1394/10/8 ] [ 15:27 ] | نویسنده : [رسول گلی زاده ]

ادامه مطلب

پیامبر خاتم (ص) برترین الگوى قرآنى

از میان ده‏ها الگوى نمونه و شاخص، قرآن کریم، دو تن از آنان را به گونه‏اى خاص مورد توجّه و تذکّر قرار داده است،

یکى «ابراهیم»علیه السلام و دیگرى «محمّد»صلى الله علیه وآله وسلم. چه این که درباره این دو پیامبر تعبیر «اسوه» را به کارگرفته است:

1 - «قد کانت لکم اسوة حسنة فى ابراهیم و الّذین معه اذ قالوا لقومهم انا براؤا منکم و ممّا تعبدون من دون اللَّه کفرنا بکم و بدا بیننا و بینکم العداوة و البغضاء ابدا حتى تؤمنوا باللَّه وحده...» (ممتحنه /4)

«براى شما سرمشق خوبى در زندگى ابراهیم و کسانى که با او بودند، وجود داشت، در آن هنگامى که به قوم مشرک خود گفتند: ما از شما و آن چه غیر از خدا مى‏پرستید بیزاریم، ما نسبت به شما کافریم، و میان ما و شما عداوت و دشمنى همیشگى آشکار شده است، تا آن زمان که به خداى یگانه ایمان بیاورید.»

2 -لقد کان لکم فى رسول اللَّه اسوة حسنة لمن کان یرجوا اللَّه و الیوم الآخر و ذکر اللَّه کثیرا» (احزاب /21)

«مسلماً رسول خدا براى شما سرمشق نیکویى است، براى آن‏ها که امید به رحمت خدا و روز رستاخیز دارند و خدا را بسیار یاد مى‏کنند.»

تأمّل در این آیات نشان مى‏دهد که وجه امتیاز حضرت ابراهیم‏علیه السلام و پیامبر خاتم‏صلى الله علیه وآله وسلم بر سایر انبیاء این است که: این دو پیامبر در تحکیم اندیشه توحیدى و مبارزه با شرک نقشى نمایان‏تر ایفا کرده و راهى دشوارتر را پیموده‏اند و امتیاز پیامبر اسلام‏صلى الله علیه وآله وسلم بر حضرت ابراهیم‏علیه السلام این است که «ابراهیم‏علیه السلام» به نام و وصف «اسوه» معرّفى شده و پیامبر اسلام با عنوان «رسول‏اللَّه» براى همه جهانیان تا همیشه تاریخ اسوه و الگو شناخته شده است، بى‏آن که یکى از اوصاف او متمایز گردد و این بدان معناست که خداوند او را براى همگان و در تمامى ساحت‏ها و عرصه‏ها، الگوى برتر و شایسته اقتدا و پیروى مى‏شناسد. بى‏آن که ساحتى از ساحت‏هاى زندگى وى ترجیح داده باشد.


دسته: قرآن و رسالت پیامبر اعظم - اخلاق نبوی

تاریخ : [ 1394/10/6 ] [ 15:24 ] | نویسنده : [رسول گلی زاده ]

ادامه مطلب
مدینه

روزهایى بس شیرین و به‏یادماندنى و تاریخ ساز پیامبر را نمى‏توان با الفاظ و سخنان ناقص انسانهاى ناقص، ‏توصیف و تعریف کرد. او هرگز در این واژه‏ها نمى‏گنجد و فراتر از آن است. انسان‏کاملى که تمام افلاک و موجودات را خدا به خاطر او آفرید واگر او نبود، هیچ چیز نبود. «لولاک لما خلقت الافلاک‏» والاانسانى که تا قاب قوسین او ادنى بالا رفت و به جایى رسید که‏جبرئیل آن ملک مقرب و واسطه وحى الهى به آنجا هرگز نرسد وبا صراحت‏به او عرض کرد: اگر یک مو بالاتر روم به نور تجلى‏بسوزد پرم.

ولى رسول الله رفت و به جایى رفت که نه در خرد آیدو نه بر ورق نگاشته شود و نه حتى در وهم وخیال!

اوست کسى که‏خدایش درباره‏اش فرمود: «و انک لعلى خلق عظیم‏» پس مابه جاى‏اینکه حرفى بزنیم که نه آغازش و نه انجامش ما را به جایى‏مى‏رساند چرا که جز آفریده‏اش و برادرش کسى او را نخواهد شناخت‏«یا على ما عرف الله الا انا و انت و ما عرفنى الا الله وانت و ما عرفک الا الله و انا»؛ پس روا است که لب فرو بندیم وسخن کم گوئیم.


دسته: اخلاق نبوی

تاریخ : [ 1394/10/5 ] [ 15:23 ] | نویسنده : [رسول گلی زاده ]

ادامه مطلب

روزی عثمان مقدارى خرما براى پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم آورد. همزمان نیازمندى خدمت پیامبر رسید و درخواست کمک کرد. پیامبر همان مقدار خرما را به نیازمند داد. عثمان خرما را از فقیر خرید و آن را به پیامبر بازگرداند.

فقیر تا سه بار درخواست خود را تکرار کرد و هر بار خرما را دوباره به عثمان فروخت. وقتى براى بار چهارم فقیر درخواست خود را تکرار کرد، پیامبر فرمود: تو نیازمندى یا فروشنده؟!

در این هنگام آیه شریفه «و اما السائل فلاتنهر" (ضحى /10) فرود آمد.

از این فراز داستان، سراینده مثنوى در تبیین مقام نیازمندان بهره مى‏گیرد. او در قصه «در بیان این که چنان که گدا عاشق کرم است...» از جود و کرم مى‏گوید و این دو را نیازمند وجود گدایان مى‏خواند. چنان که روى زیبا رویان از آینه زیبا مى‏شود. روى احسان و کرم نیز از گدایان نمایان مى‏گردد.

بنابر این گدایان چون آینه هستند و نباید با برخورد نادرست با ایشان آینه را تیره و تار ساخت و از شفافیت انداخت.

به همین جهت در سوره «الضحى» پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم از برخورد ناروا با گدا منع مى‏شود:

مولانا جلال الدین محمد بلخی در این باب چنین سروده است:

بانگ مى‏آمد که اى طالب بیا

جود، محتاج گدایان، چون گدا

جود مى‏جوید گدایان و ضعاف

همچو خوبان، کآینه جویند صاف

روى خوبان ز آینه زیبا شود

روى احسان از گدا پیدا شود

پس از این فرمود حق در والضحى

بانگ کم زن اى محمد بر گدا

چون گدا آیینه جود است، هان

دم بود بر روى آیینه زیان *


پی‌نوشت:

*جلال الدین محمد بلخی، مثنوى 2448-2444/1.

منبع:

نشریه پژوهش های قرآنی، بهره‏هاى مولانا از داستان پیامبر (ص)در قرآن، محمد بهرامی، شماره 46

 


دسته: سیره پیامبر - اخلاق نبوی

تاریخ : [ 1394/9/30 ] [ 15:13 ] | نویسنده : [رسول گلی زاده ]


«مهرورزی» از زیباترین آموزه‏های اخلاقی است که نقش سازنده و مؤثری را جهت گرایش انسان‏ها به سوی حق و عدالت ایفا می‏کند و در بسیاری از موارد ارتباطات را صمیمی‏تر کرده و آتش کینه‏ها و اختلافات را خاموش می‏سازد.

حضرت علی (ع) می‏فرماید: «قلوب الرّجال وحشیّةٌ فمن تألّفها اقبلت علیه؛(1) دل‏های انسان‏ها بیگانه و نا مأنوس است و هر کس از راه مهرورزی و محبت وارد شود، با آن الفت می‏گیرد.» بر همین اساس سعدی شیرازی چنین سروده است:

بنده حلقه به گوش ار ننوازی برود  لطف کن لطف که بیگانه شود حلقه به گوش(2)

نبی مکرّم اسلام (ص) به عنوان کامل‏ترین اسوه راستین بشریّت، نسبت به تمام مردم بسیار صمیمی و مهربان بود. آن بزرگوار با داشتن این خصلت ستودنی توانست در طول 23 سال دل‏های بسیاری را شیفته مکتب خویش کند و از منجلاب ضلالت به صراط مستقیم هدایت نماید. قرآن کریم در این زمینه می‏فرماید: «و ما ارسلناک الّا رحمةً للعالمین؛(3) ما تو را جز رحمتی برای جهانیان نفرستادیم.»

و پیامبر اعظم (ص) فرمود: «اگر مهربانی و ملاطفت به صورتی مجسّم شود، آن چنان زیباست که خداوند مخلوقی زیباتر از آن را نیافریده است.»(4)


دسته: مقالات - سیره پیامبر - اخلاق نبوی

تاریخ : [ 1394/9/29 ] [ 15:9 ] | نویسنده : [رسول گلی زاده ]

ادامه مطلب
حضرت محمد مصطفی -ص-

می‌خواست همه خداپرست واقعی باشند. غصه‌شان را می‌خورد که چرا حواسشان جمع خدا نیست. تذکر می‌داد:

کسی به غلام و کنیزش نگوید بنده من. غلامی هم به صاحبش نگوید ارباب و آقای من. شما بگویید یاور من، غلام‌ها بگویند سرور من. چون همه، بنده خدایند و فقط او ربّ است.

برای خودش هم امتیازی نمی‌دانست:

ـ مرا مثل عیسی ستایش نکنید. من فقط بنده خدا هستم. بگویید عبدالله.

حتی حساس‌تر و دقیق‌تر؛ می‌گفت:

وقتی نظری دارید، نگویید هر چه خدا و رسولش می‌گویند، بگویید هر چه خدا می‌خواهد.

این‌ها را زیاد می‌گفت.


دسته: اخلاق نبوی

تاریخ : [ 1394/9/19 ] [ 14:32 ] | نویسنده : [رسول گلی زاده ]

ادامه مطلب
 حضرت محمد رسول الله

پیامبر (ص‌) فردی شوخ طبع بود و هیچ حالت خشم و عصبانیت در او دیده نشد. در حدیث آمده است‌: کان بالنبی دعابة‌، یعنی مزاحا. اما این تبسم به معنای قهقهه زدن نبوده بلکه فقط متبسم بود: ما رأیت النبی‌ضاحکا ما کان الا یتبسم‌.

این شوخ طبعی هم خود او را سرحال نگاه می‌داشت و هم مردم را آرام و راضی نگاه می‌داشت‌. آن حضرت به دیگران هم فرصت شوخ طبعی می‌داد، چنان که یک اعرابی هدیه آورده بود، بعد که پیامبر استفاده کرد، آمد و پولش را می خواست و می‌گفت‌: پول هدیه ما را بدهید. بعدها هر وقت پیامبر دلگیر می‌شد، می‌فرمود این اعرابی کجاست بیاید و ما را از گرفتگی در آورد.

البته پیغمبر از شوخی بی‌مورد خوشش نمی‌آمد. یکی از شوخ طبع‌های آن زمان عبدالله بن حذافه بود که پیغمبر او را رهبر سریه‌ای کرد. در آنجا از سپاهش خواست آتش روشن کنند. سپس گفت‌: همه شما در آتش بپرید. آنها گفتند: ما ایمان به پیغمر آوردیم تا از آتش مصون باشیم‌. (در نقل دیگری دارد که آنها خواستند خود را در آتش بیندازند که او نگذاشت و گفت‌: شوخی کردم‌.) وقتی نزد پیامبر آمدند و داستان را گفتند، حضرت کار آنها را تأیید کرد و فرمود: لاطاعة لمخلوق فی مصعیة الخالق (امتاع 10.63) در کارهایی که معصیت خالق است، نباید از مخلوق پیروی کرد.

بعد از رسیدن رسول خدا (ص‌) از بدر مردم به استقبال آمدند. سلمة بن سلامه که پیامبر به خاطر یک‌شوخی نادرست‌، سبب قهر آن حضرت با خود شده بود، خطاب به مردم گفت‌: این که تبریک ندارد، ما مشتی پیر و کچل را کشتیم‌. رسول‌خدا(ص‌) از سخن او خندید و فرمود: آنان ملاء قریش بودند، کسانی که‌با دیدنشان وحشت پدید می‌آمد و اگر دستوری می‌دادند، به سختی اطاعت می‌کردید. در این وقت سلمه از فرصت استفاده کرده علت قهر پیامبر را پرسید. حضرت فرمودند زمانی که در «روحاء» عازم بدر بودیم‌، یک اعرابی نزد من آمد و پرسید: اگر پیامبری‌، بگو بدانم که شتر حامله من‌، چه می‌زاید؟ تو گفتی که‌، خودت ‌با او جماع کردی و از تو حامله شده‌؛ و تو البته برخورد زشتی کردی‌! سلمه از رسول خدا (ص) عذر خواست و پیامبر عذرش را پذیرفت‌.

نوشته: رسول جعفریان


دسته: سیره پیامبر - اخلاق نبوی

تاریخ : [ 1394/9/17 ] [ 14:29 ] | نویسنده : [رسول گلی زاده ]




تمامی حقوق مطالب، برای وبلاگ سفير رحمت محفوظ است.

X